سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی
دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد
مدیر پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد

آدرس محل کار:

آدرس دانشگاه: مشهد ، میدان آزادی ، دانشگاه فردوسی ، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی ، گروه علوم تربیتی ، تلفن تماس : 05138805000داخلی 5892
پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد : شماره داخلی 3676

آدرس مرکز مشاوره : مشهد، پنج راه سناباد، تقاطع خیابان پاستور، ساختمان پزشکان مهر، مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی اندیشه و رفتار، شماره های تماس: 05138412279


آخرین نظرات

|  امیلیا نرسیسیانس |   نویسنده|

 هر انسانی قوانین مربوط به تعامل اجتماعی را در مقاطع مختلف از روند زندگی و در شرایط گوناگون فرامی‌گیرد. انسان با آگاهی از این قوانین و با بکارگیری آنها قادر به کنترل تعاملات اجتماعی خود با دیگران است، دیگرانی که نسبت به او موقعیت‌های گوناگونی دارند. ممکن است آنها پیرتر یا جوان‌تر یا از نظر اجتماعی مقام و منزلت کمتر یا بیشتری داشته باشند. این قوانین را نخستین‌بار ما به‌عنوان کودک در تعاملات خود با اولیا و مربیان فرامی‌گیریم و بعد در دوران نوجوانی آن را در تعامل خود با دوستان و همسالان، توسعه می‌دهیم. قوانین مربوط به تعامل با دوستان همان قوانینی است که ما به‌عنوان جوان از همسالان خود فرامی‌گیریم. این قوانین چیزی نیست که والدین در خانه به فرزندانشان بیاموزند به‌عبارتی‌دیگر، سن فراگیری تعاملات اجتماعی از ۵ تا ۱۵ سالگی است، همان سنینی که عملا هرکدام از جنس‌ها، عمده‌‌ وقت خود را با همجنس خود می‌گذراند (دختران با دختران و پسران با پسران) و از سوی روانشناسان این‌دوره تحت‌عنوان انسجام نقش‌های جنسی و از نظر انسان‌شناسان به دوره فراگیری فرهنگ ویژه جنسیتی معروف است. در این دوره اعضای هر گروه، آگاهانه رفتار خاص جنسی خود را تا افراطی‌ترین حد آن فرا می‌گیرد. هر دو جنس می‌دانند که رفتار دخترانه چگونه است و رفتار پسرانه چه مشخصاتی باید داشته باشد.
آنها فرهنگ ویژه جنسیتی را از همسالانشان فرا می‌گیرند. کودکان تمایل به توسعه الگوهای قالبی و الگوهای رفتاری بزرگتر‌ها را دارند. بکارگیری گونه‌های زبانی زنانه و مردانه نیز جزو الگوهای رفتاری محسوب می‌شود. هرکس که تجربه کارکردن با کودکان دبستانی را داشته است، می‌داند که رفتار، نحوه صحبت و بازی‌های دختران و پسران از یکدیگر متفاوت است.
تفاوت‌های رفتاری در بازی کودکان
یکی از راه‌هایی که می‌تواند تفاوت‌های رفتاری بین زن و مرد را توجیه کند، مشاهده این تفاوت‌ها در سازمان اجتماعی بازی‌هاست که الگوهای تعامل اجتماعی خاص را از طرف هردوجنس می‌طلبد.
درمورد تفاوت‌ بازی‌ها دربین کودکان دبستانی، تحقیقی توسط لاور در‌ سال ۱۹۷۲ صورت گرفت. او ٦ ویژگی در بازی کودکان را به شرح زیر مشاهده کرد:
۱- دخترها بیشتر از پسرها در محیط‌های سربسته و محیط خانه بازی می‌کنند.
۲- پسرها تمایل به بازی در گروه‌های بزرگ را دارند.
۳- گروه‌های بازی پسران را افرادی با سنین مختلف تشکیل می‌دهند. به عبارت دیگر، دامنه سنی همبازی‌های پسران گسترده و وسیع است.
۴- دختران در بازی‌های پسرانه شرکت می‌کنند ولی عکس قضیه کمتر اتفاق می‌افتد.
۵- در بازی پسرها رقابت وجود دارد.
۶- بازی پسرها از نظر زمانی طولانی‌تر از بازی‌های دختران است.
دنیای دختران
دختران در گروه‌های کوچک بازی می‌کنند و اکثر مواقع بازی‌های دو نفره را ترجیح می‌دهند. اعضای گروه بازی همسن هستند. بازی‌های آنها در مکان‌های سربسته و خصوصی مثل خانه صورت می‌گیرد. در مکانی که همبازی‌ها باید دعوت به بازی شود، بازی‌ها جنبه همکاری و تعاون دارد. فعالیت‌های مربوط به بازی به هیچ‌وجه جنبه رقابتی ندارد و کسی به‌خاطر داشتن قدرت از دیگران متمایز نمی‌شود. تفاوت‌ها بر اثر نزدیکی و میزان دوستی است. در دوستی‌های آنها صمیمیت، برابری، تعهد دوجانبه و وفاداری به یکدیگر بسیار مهم است. دوست خوب جایگاه ویژه‌ای برای دختران دارد. رابطه دوستی با اعضای یک گروه جنبه انحصاری دارد. یک عده از دختران فقط با یکدیگر دوست هستند و صمیمیت دارند. هرم قدرت در دوستی دختران وجود ندارد و با یکدیگر براساس صمیمیت متحد می‌شوند و در مقام مخالفت با گروه دیگر درمی‌آیند.
ساخت روابط اجتماعی دختران تضادمند نیست، به این معنی که دوستان با یکدیگر برابر هستند و همه باید نسبت به یکدیگر سازگاری داشته باشند، ولی اگر این سازش و تساهل صورت نگرفت، باید منتظر تضاد و کشمکش بود. دختران نمی‌توانند از قدرت اجتماعی خود برای حل مشکل و رفع تضاد استفاده کنند چون اصولا چنین قدرتی وجود ندارد. تحقیقات نشان می‌دهد که دختران در این مواقع سعی نمی‌کنند تا مسأله را حل کنند و اکثراوقات این دوستی‌ها به‌هم می‌خورد و جدایی پیش می‌آید. دختران یاد می‌گیرند که چگونه در شرایطی که همه با یکدیگر برابرند با بکارگیری زبان و گفتار از عهده حل مشکلات برآیند. اساسا دختران یاد می‌گیرند که با بکارگیری زبان این دو عمل را انجام دهند.
۱- خلق رابطه صمیمانه و برابر با یکدیگر
دوستی در بین دختران بیشتر براساس کلام صورت می‌گیرد. دختران یاد می‌گیرند که حامی دوست خود باشند. در ضمن قوانین مربوط به صحبت‌کردن و حقوق مربوط به آن را فرامی‌گیرند. این حقوق عبارت است از رعایت نوبت صحبت، اجازه صحبت‌دادن به دیگران و قبول محتوای گفتاری دیگران که براساس آن روابط دوستی، صمیمیت و برابری شکل می‌گیرد. آنها همچنین یاد می‌گیرند که باید با یکدیگر تعاون و همکاری داشته‌باشند. بکارگیری کلماتی که در آن ضمایر و افعال همکاری نهفته است مانند «بچه‌ها بیابند»، «ما باید» و «دخترها» نشانگر توان آنها در سازمان دادن کار گروهی است. همچنین دیده شده است که در گروه دختران اگر کسی پیشنهادی بدهد، دختران دیگر آن را قبول می‌کنند. آنها می‌دانند که با تبادل‌اطلاعات و اسرار می‌توانند روابط نزدیک خود را با دیگران حفظ کنند. تبادل افکار شخصی نه‌تنها بیانگر وجود رابطه صمیمانه بین دختران است بلکه جنبه ایجاد تعهد هم دارد. گزارش‌هایی مبنی‌بر رفتار دختران وجود دارد که می‌گوید:   
اکثراوقات دختران وقت خود را به حرف زدن اختصاص می‌دهند و صحبت‌ها، انعکاس‌گر افکار درونی آنهاست. وفاداری یکی از ویژگی‌های عمده دوستی بین دختران ۱۲ تا ۱۴ ساله است، چون یک دوست، محرم درونی‌ترین اسرار یک دختر است. به این ترتیب یک دوست حامل خطرناک‌ترین اطلاعات شخصی درباره دوست خود است و فاش شدن راز به منزله پایان دوستی است.
۲- انتقاد و تفسیر رفتارها و گفتارها
دختران گفتار و رفتار دختران دیگر را به نقد می‌کشند و موردبحث قرار می‌دهند ولی انتقاد آنها اکثراوقات همراه با گفتار و رفتار تعارض‌آمیز نیست. روابط آنها با یکدیگر براساس روابط رئیس و مرئوس نیست چون پذیرفتن نقش ریاست باعث می‌شود تا رابطه برابری بین آنها مختل شود. دختران برخورد انتقادی با کسانی دارند که می‌خواهند در نقش رئیس ظاهر شوند و نقش ریاست از نظر آنها فقط هنگام مواجهه با خواهر و برادر کوچکتر است که کاربرد دارد. دختران یاد می‌گیرند که چگونه بدون آن‌که نقش ریاست داشته باشند، از عهده اداره‌کارها برآیند. هنگام منازعات عادی، خواست‌ها و اعتراضات خود را از طرف جمع مطرح می‌کنند و به آنها جنبه شخصی و فردی نمی‌دهند. بدجنسی هنگامی رخ می‌دهد که دختری علیه دختر دیگر بسیج شود یا این‌که قصد پایان‌دادن رابطه را داشته باشد. کنار گذاشتن دیگری از جمع، یک رفتار عادی بین دختران است و یاد می‌گیرند که چگونه دختران دیگر را از جمع کنار بگذارند و در ضمن طوری رفتار کنند که انگار این عمل براساس اراده و تصمیم جمع بوده و نه براساس هوی‌وهوس شخصی. معمولا کنارگذاشتن کسی، به‌بهانه عدم‌هماهنگی او با هنجارهای گروه قلمداد می‌شود. روابط اجتماعی دختران براساس تضاد و انتقاد ممکن است متزلزل شود. دختران منبع و منشأ انتقاد را پنهان می‌کنند و معمولا انتقادها را از جانب فرد دیگر یا شخص سومی مطرح می‌کنند. دخترها براساس آن‌که چه‌اطلاعاتی به آنها داده شده و این‌که چه‌اطلاعاتی از آنها دریغ شده، درجه صمیمیت دیگران با خود را می‌سنجند. از آنجایی که معیار سنجش صمیمیت دختران منوط به درمیان‌گذاشتن اسرار پنهانی است، دختران با تفسیر این قضیه که محرم چه نوع اسراری هستند، تشخیص می‌دهند درجه‌ صمیمیت یک دوست با او در چه حدی است و آیا این صمیمیت واقعی است یا خیر. آنها باید بدانند که چه‌کسی را محرم راز خود کنند چه‌چیزی را به‌عنوان اسرار مطرح کنند و تا چه حدی با کسی پیش بروند. برای موفقیت اجتماعی، دانستن صحیح این روابط و قواعد بسیار ضروری است؛ اگر نگوییم که راز بقا در اجتماع وابسته به این اصول است.
دنیای پسرها
بازی پسرها در گروه‌های بزرگتر و براساس هرم سلسله‌مراتبی انجام می‌گیرد. منزلت‌نسبی در این هرم سلسله‌مراتبی همیشه متغیر، مهم‌ترین دستاورد پسرها در تعاملاتشان با یکدیگر است. پسرهایی که منزلت غالب در گروه را ندارند به‌ندرت ممکن است به بازی گرفته نشوند ولی منزلت سخیف آنها در گروه به‌نحوی دیگر به آنها گوشزد می‌شود. از آنجایی که هرم سلسله‌مراتب بنابر شرایط و زمان همیشه درحال‌تغییر است، هر پسری این فرصت را دارد تا شانس خود را آزمایش کند و از این هرم صعود کند یا در بعضی مواقع سقوط کرده و شکست را بپذیرد. در دنیای پسران گفتار دارای ٣ نقش اساسی است (ساکس و جفرسون ۱۹۷۴).
۱- استفاده از گفتار برای بیان موضع غالب در گروه
در اردوگاه پسران دیده‌شده که آنها با بکارگیری نحوه خاصی از گفتار قادر به نشان‌دادن تسلط خود در گروه هستند. این نوع گفتار را می‌توان در ٥ دسته زیر معرفی کرد.
الف- دستور دادن به دیگران مثل «پاشو»، «اینو به من بده»، «تو برو اونجا» و...
ب- دادن القاب مضحک به دیگران و مخاطب قراردادن دیگران با این القاب از قبیل «کله‌پوک»، «خنگه»، «خیکی» و...
ج- تهدیدهای شفاهی یا استفاده از جملاتی که نشانگر قدرت است مانند «اگه خفه‌نشی خودم خفه‌ات می‌کنم.»
د- تشبث یا مقاومت در قبول دستور
ه- نشان دادن اهمیت و سابقه در امری. مثلا «دهنت بوی شیر می‌ده».
قابل‌توجه است که بدانیم قدرت پسرها در جمع در نحوه‌ بکارگیری صحیح و بجای مراتب مذکور است. هر چقدر مهارت در بکارگیری این اصول صحیح‌تر و مناسب‌تر باشد، احتمال ریاست گروه و قلدری و گردن‌کشی که نهایت درجه ریاست است، بیشتر می‌شود. به عبارت دیگر، موفقیت اجتماعی پسران نه‌تنها بستگی به دانستن صرف این جملات و واژگان است بلکه وابسته به نحوه‌ استفاده صحیح از آنهاست. پسران باید بدانند که در چه مواقعی از چه جمله‌ای استفاده کنند و در چه مواقعی ساکت باشند. یک رئیس موفق با بکارگیری گفتار مناسب، رقبا را سرکوب می‌کند و با ضرب‌شست نشان‌دادن به گروه حفظ موقعیت می‌کند و گه‌گداری با تذکر موقعیت پست آنها، یادآوری می‌کند که رئیس کیست. او از عتاب و خطاب بیهوده دوری می‌جوید و به این ترتیب احترام پسرانی را هم که قدرت او را ندارند، جلب می‌کند.
۲- جلب و حفظ گروه با استفاده از واژگان صحیح در گفتار
دومین جنبه‌ جامعه‌شناسی زبان در تعامل دوستانه بین پسران، استفاده از واژگان برای حفظ و نگهداری و جلب همگروهان است. قصه‌سرایی، لطیفه‌گویی و دیگر عملیات‌گفتاری، جنبه‌هایی عادی در تعامل اجتماعی پسران است. قصه‌سرایی یا تعریف یک داستان برای راوی‌داستان کاری است بسیار پرزحمت چون او باید در تمام مراحل قصه‌گویی، تحمل و کنترل اتفاقاتی را که دوروبرش می‌افتد، داشته باشد. این اتفاقات شامل مسخره‌بازی‌های بچه‌های دیگر، ادا و اصول درآوردن آنها، و سوالات جورواجور است که همراه با به‌مضحکه‌کشاندن وضع است. در این شرایط باید قبول کرد که به نتیجه رساندن داستان کاری است بسیار دشوار، چون راوی داستان باید بداند چگونه از پس این همه مزاحمت‌ها بربیاید و در ضمن شنوندگان خود را نیز از دست ندهد و حرف خود را نیز به انجام برساند. تعریف لطیفه نیز بسیار مشکل است چون ممکن است کسی نخندد یا لطیفه را آن‌طور که باید و شاید تحویل نگیرد ولی گوینده لطیفه باید یاد بگیرد که در خلال صحبت خود حال‌وهوای شنوندگان را نیز ارزیابی کند تا براساس آن لطیفه را به انجام رساند.
۳- تأکید بر موجودیت خود هنگامی که دیگران میدان‌دار گروه هستند
پسرها در تعاملات خود با دیگر پسران یاد می‌گیرند که چگونه به‌عنوان شنوندگان داستان یا لطیفه عمل کنند. پسرها چه به‌عنوان شنوندگان و چه به‌عنوان راوی داستان باید یاد بگیرند تا بر عقاید خود پافشاری کنند و مهر تأکید بر گفته‌های خود بگذارند. به‌نظر می‌رسد که عکس‌العمل پسرها به داستان‌های دیگران توأم با چالش و اظهارات گوناگون است. این عکس‌العمل برای قطع سخن طرف گفت‌وگو یا عرض‌کردن موضوع گفت‌و‌گو نیست، بلکه برای تأکید خود در جمع حضار و برجسته‌کردن موقعیت خویش در جمع است.

منبع: سایت باشگاه‌اندیشه، به نقل از کتاب مردم‌شناسی جنسیت نوشته امیلیا نرسیسیانس، انتشارات افکار-روزنامه شهروند

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی