علائم و نشانه های وسواس را بهتر است بشناسید و با انواع و اقسام وسواس نیز آشنا شوید و در جهت رفع آن اقدام کنید و از پیامدها و عوارض جانبی هرکدام در بدن خود جلوگیری کنید
برای بسیاری از نوجوانان، درمان بیماری وسواس با ترس و دستپاچگی همراه است.
همه افراد در طی روز، حالتهایی مثل عصبانیت، ترس، اضطراب و عدم اطمینان را تجربه میکنند. این احساسات طبیعی و عادی که اغلب اوقات مدت زیادی طول نمیکشد، به ما کمک میکنند از خود محافظت کرده و مشکلاتمان را حل کنیم. اما برای افرادی که به بیماری وسواس مبتلا هستند همه چیز به گونهای دیگر است. مغز این افراد توانایی جداسازی احساسات مخرب و سالم را از دست داده و به جای داشتن حس ترس و نگرانی عادی، در میان شک، ترس و عدم اطمینان مداوم به سر میبرند.OCD نوعی اختلال اضطرابی است که افراد مبتلا به آن همیشه نگران، خطرناک، اشتباه و یا آلوده بودن اطراف خود هستند و یا ذهن آنها مدام با احساسات منفی درگیر است.
در این حالت، فرد نیاز فوری و قوی به انجام مکرر و چرخهای برخی اعمال دارد تا بدین وسیله خود را از حس ترس دور کند و یا مطمئن شود که همه چیز کامل، سرجای خود و پاکیزه است.افراد مبتلا به این بیماری دائما در کشمکش با افکار، ترسها، و تصاویر ذهنی خود میباشند که قادر به کنترل آنها نیستند. در حقیقت، احساس تنش و اضطراب ناشی از این افکار فرد را وادار به انجام اجباری برخی کارها میکند. این اعمال افراطی به طور موقت فرد را از اضطراب رها میکنند؛ اما دوباره با بازگشت افکار وسواسگونه مجبور به انجام آنها میشود. این چرخه ممکن است ساعتها طول بکشد و زندگی عادی فرد را مختل کند.
هرچه شخص بیشتر به افکار بیمارگونهاش پر و بال بدهد و برای رهایی از احساسات منفی خود دست به اعمال وسواسگونه بزند، بیماری شدیدتر میشود.بسیاری از افراد مبتلا از بیماری خود آگاهی دارند، ولی قادر به کنترل رفتارهای خود نیستند. این بیماری میتواند منجر به صدمات مالی و احساسی شود. وسواس چهارمین بیماری ذهنی شایع در جهان است که پژوهشگران هنوز به علت اصلی آن پی نبردهاند. ولی با تحقیقات انجام شده روشهای درمانی آسان تری برای این بیماری پیدا شده است. OCD وابسته به سطح شیمیایی «سروتونین» در بدن است هنگامی که جریان طبیعی سروتونین مختل میشود «سیستم هشداری» مغز نیز به طبع آن دچار اختلال شده و عکسالعملهای شدید بروز میکنند.
پیام خطر اشتباهها به مغز ارسال میگردد. در نتیجه بیمار، احساسات غیرواقعی ترس و شک را تجربه میکند. شواهد نشان میدهد که وسواس زمینه ارثی و خانوادگی دارد. یعنی افراد مبتلا، یک یا چند قوم و خویش مبتلا به وسواس و یا دیگر اختلالات اضطرابی را دارند. اختلال وسواس افراد را در همه سنین درگیر میکند؛ اما نشانههای آن بیشتر در دوران کودکی ظاهر میگردد که یا به آنها بیتوجهی میشود و یا تشخیص داده نمیشود. گاهی اوقات نیز شخص از ابراز علائم خجالت میکشد.
علائم و نشانههای وسواس به قرار زیر هستند:
ترس از آلودگی با میکروبها و یا کثیف شدن
ترس از آسیبرساندن به دیگران
ترس از داشتن افکار شرورانه و یا گناهکار بودن
نیاز به دستور گرفتن
حمام کردن و شستن مداوم دستها
چک کردن دائمی محیط اطراف مثل قفلها و شعله گاز
خوردن غذاها به ترتیب خاص
ترس از اشتباه کردن
ترس از دستپاچگی و یا انجام کارهایی که در اجتماع پذیرفته شده نیستند
تردید دائمی و احتیاج به اطمینان گرفتن از دیگران
پرهیز از دست دادن و یا لمس دستگیرهها
شمارش دائمی هنگام انجام کارهای روزانه (ذهنی یا با صدای بلند)
تکرار لغات، عبارات و یا دعاهای مشخص
تشخیص بیماری
ابتدا باید بپذیریم که وسواس نوعی بیماری است و ابتلا به آن نتیجه اشتباه
بیمار نیست. مادر نباید خود را مقصر یا گناهکار بداند. همانطور که ممکن
است به آسم و دیابت مبتلا شویم، احتمال دارد به وسواس نیز مبتلا گردیم. از
طرف دیگر باید بدانیم والدین در ایجاد آن دخالتی ندارند و مانند دیگر
بیماریها میتوان آن را درمان کرد و مبتلایان را از علائم و رفتارهای
وابسته به آن رهانید. اما برخلاف بیماریهایی مثل آسم و دیابت، تست
آزمایشگاهی برای تشخیص آن وجود ندارد؛ بلکه برای تشخیص آن پزشک معالج
سوالاتی از این قبیل را از بیمار میپرسد:
آیا افکار، دغدغهها، تصاویر ذهنی، احساسات و یا عقایدی دارید که شما را آزار دهند، بترسانند و یا غمگین کنند؟
آیا احساس میکنید باید همه چیز را مکررا چک کنید، سوال کنید و یا کاری را مدام انجام دهید؟
آیا احساس میکنید کارها را باید به دفعات مشخصی انجام دهید و یا با نظم خاصی به سرانجام برسانید؟
پس از تجزیه و تحلیل پاسخها، پزشک بیماری را تشخیص داده، اقدام به درمان میکند و خوشبختانه درمانهای موجود، واقعا موثر هستند.
درمان
برای بسیاری از نوجوانان، درمان بیماری وسواس با ترس و دستپاچگی همراه است.
بسیاری افراد حتی از بازگو کردن حالات و بیماری خود به والدینشان خجالت
میکشند؛ چه برسد به افراد غریبه. اما با شروع درمان اکثر مبتلایان احساس
رهایی و آرامش میکنند. آنها توسط پزشک آگاه میشوند که در بیماریشان باید
انتظار چه علائم و حالاتی را داشته باشند. رهایی از احساسات مخرب و منفی
بیماری، از چند ماه تا چند سال طول میکشد. بسیاری از نوجوانان مدتی بهبودی
نسبی مییابند، ولی به محض قرار گرفتن در شرایط اضطرابآور، اوضاع
وخیمتری پیدا میکنند. آموختن نحوه صحیح برخورد با این اختلال به اشخاص
کمک شایانی میکند. همچنین، بعضی شرکت در گروههای حمایتی را ترجیح
میدهند. در این گروهها، بیماران با یکدیگر آشنا میشوند، احساسات مشترک
خود را در میان میگذارند و دوستان همسانی پیدا میکنند.
و اما نکته مهم
بسیاری از ما به نوعی رفتارهای خرافاتی و یا شبه وسواس داریم (مثل چک کردن
چراغ گاز و اطمینان از خاموش بودن آن)، بسیاری از ما افراد منظم و مرتبی
هستیم، چون در این شرایط کارایی بیشتری داریم و انرژی بیشتری از محیط
دریافت میکنیم، اما به اختلال وسواس دچار نیستیم. اگر این اعمال و افکار و
رفتارها، ذهن ما را به طور مداوم مشغول کنند، وقت و انرژیمان را بگیرند و
به نوعی زندگیمان را مختل کنند، در آن صورت به بیماری وسواس مبتلا هستیم.
زندگی آنلاین- سلام دکتر