مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: گفته تو رو به ما راه بیافت، همان نسیم دستگاه ما تو را درست میکند. زلفت را قشنگ میکند، چشمت را قشنگ میکند، ابروهایت را میسازد. تو رو به او بیا.
هرچه میتوانید روی موت حساب کنید ببینید آیا انسان از دنیا برود خوب است یا بد است. اگر کسی تصمیم بگیرد دست از دنیا بردارد این موتُوا قَبلَ اَن تَموُتوُا است. همین که تصمیم گرفتهام دست از دنیا بردارم این نصف موت است. یک کمی هم روی آن کار کرد گفت خلاص شدم، در آخرت هم باز شد. تا اینجا را کمی شل آمدم، در آخرت باز شد. تا درباز شد، دیدم این طرف هم در دیگری صدا کرد، دیدم در دنیا هم بسته شد. دیگر آخرت شد. حال میخواهی راه برو، میخواهی راه نرو! خداوند آسمان و زمین را حرکت داده است.
چه روز خوبی، چه ساعات خوبی، چه مملکت
خوبی. چه پیغمبر خوبی، چه قرآن خوبی. قرآن هم همین است. مال آخرالزمان است.
در دنیا را بسته، در آخرت را باز کرده است. دین هم همین است. پیغمبرانمان
هم همین هستند. امامان(ع) هم همینطورند. مومنین هم همینطورند. چون تصمیم
دارند از دنیا دست بردارند و به آخرت بروند. پس مُوتُوا قَبلَ اَن تَمُوتوا
(بحارالانوار، جلد72، ص 59)، حاسِبُوا قَبلَ اَن تُحاسبُوا، و زِنوُا
قَبلَ اَن تُوزِنوا، همه اینها را در کارش هستند.
روز به روز با
ادبتر میشویم. کمتر در دستگاه خدا فضولی میکنیم. آن شبی که میخواهیم
جان بدهیم کم کم لبمان را میبندیم. یک کمی هم با انگشت نگه میداریم که
احتیاطاً حرفی نزنیم. خدا به این جور اشخاص خیلی لطف دارد. تردید میکند که
جانشان را بگیرد یا نه. خدا هیچ جا تردید ندارد ولی موقع گرفتن جان
عبدمومن میگوید بگیریم یا نگیریم. خودش به خودش میگوید. یعنی این عبد دلش
میخواهد باشد، خودش را زینت کند سرش را قشنگ کند زلفش را درست کند، بعد
میهمانی بیاید. اما تو راه بیفت خود خدا زلفت را درست میکند. این معنا در
روایات هم آمده است. گفته تو رو به ما راه بیافت، همان نسیم دستگاه ما تو
را درست میکند. زلفت را قشنگ میکند، چشمت را قشنگ میکند، ابروهایت را
میسازد. تو رو به او بیا.
اما چه میشود کرد بشر است دیگر. بشر هم ضعیف است نمیتواند. آن وقت که خدا سفت میآید این شل میکند. وقتی خدا شل میآید این سفت میکند. بالاخره با هم میسازند و معامله را انجام میدهند. غصّه نخورید. یک کمی شما شل میگیرید او سفت میگیرد. یک کمی شما سفت میگیرید او شل میکند. تا بالاخره میبینی نازت را میخرد. تو چه کار میکنی. میگویی اگر میشود دو روز دیگر جان ما را نگیر. یا اینکه من را اینطور کن، آنطور کن.
کتاب طوبای محبّت جلد دوم – ص 207
مجالس حاج محمّد اسماعیل دولابی-خبرگزاری تسنیم