مشاوره فردی: مقایسه خودم با دوستانم مثل خوره به جانم افتاده است.
سوال: یک مشکلی که به تازگی به آن دچار شده ام و مثل خوره به جانم افتاده است، مقایسه کردن خودم در حوزه های گوناگون با دوستانم است. ذهنم یک لحظه در آرامش نیست. مدام حسرت داشته های دوستانم و نداشته های خودم را می خورم. من در یک دانشگاه خوب کشور دانشجو هستم. از رشته ام یعنی مکانیک و ادامه تحصیل در آن هم راضی هستم. لطفا راهنماییام کنید.
پاسخ: مخاطب گرامی، اینکه شما در رشتهاى خوب و در دانشگاهى از شهرهاى بزرگ مشغول ادامه تحصیل هستید، نشاندهنده تلاش شما براى پیشرفت است که قابل تحسین است اما درباره برخوردارى بیشتر دوستانتان از امکانات بیشتر، باید بدانید که مقایسه کردن خود با دیگران به ویژه با افرادى که از بعضى جهات مثل ما هستند، مثلا همسن ما هستند، موضوعی طبیعى است. در ادامه، چند توصیه به شما دارم.
مقایسه هم انگیزه میدهد و هم بازدارنده است
گفتهاید که مدام خودتان را با دوستانتان مقایسه می کنید و این مسئله، آرامش را از شما گرفته است. این مقایسه میتواند حسهاى متفاوتى در افراد ایجاد کند، حس غبطه، حسادت، عصبانیت، غمگینى و … .
چیزی که مهم است میزان این حسها و اثرى است که بر زندگى، برنامهها و کارکرد شما مىگذارند. گاهى اوقات این قیاس، به ما انگیزه میدهد و کمک مىکند که براى پیشرفتهاى بیشتر تلاش کنیم اما در مواقعى که شدت آن زیاد مىشود، بازدارنده است و انرژى و انگیزه شما را براى حرکت رو به جلو کم مىکند.
باورهای آن درباره زندگی را بررسی کنید
اگر زمان زیادى مشغول این مقایسهها و ناراحتى درباره آن هستید، احتمالا این مسئله به باورها و پیش فرضهاى شما درباره خودتان و زندگى مربوط مىشود. گاهى ما انسانها باورهایى درباره زندگى داریم که طى زمان و با تجربه بیشتر این باورها اصلاح مىشوند. به عنوان مثال یکى از این باورها مىتواند این باشد که «در زندگی همه چیز منصفانه است» یا اینکه «اتفاقهاى خوب، فقط براى آدمهاى خوب پیش مىآید» و … این باورها اگرچه مىتواند به عنوان یک ارزش باشد و در مسیر احقاق آن مىتوان تلاش کرد اما همیشه اینطور نیست. به عنوان مثال اگر باور کسی این باشد که اتفاقهاى خوب براى آدمهاى خوب پیش مىآید، زمانى که تلاش مىکند و به هر دلیلى متناسب با تلاشش پاسخ نمىگیرد، طبق آن باور به این نتیجه مىرسد پس اگر براى من اتفاق خوبى نیفتاده، حتما من خوب نبودم و به جاى تلاش بیشتر خود را سرزنش می کند یا با عصبانیت از دیگران، دست از تلاش بر می دارد. از این رو مهم است که با تعمق بیشتر، باورهاى شخصى خودتان را درباره زندگى بهتر بشناسید و در صورتى که با واقعیت فاصله دارد، برای واقعبینانهتر کردن این باورها تلاش کنید.
اهداف تان را واقع بینانه تنظیم کنید
علاوه بر این توجه داشته باشید که شما در شروع مسیر رشد هستید و فرصت براى رسیدن به امکانات بهتر و ساختن زندگى به سبک دلخواه را دارید البته در صورتیکه اهداف واقعبینانه و متناسب با زندگى خود داشته باشید و در این مسیر تلاش کنید. به طور قطع، مسیر شما نسبت به کسى که امکانات بیشترى در اختیار دارد، دشوارتر است اما این سختى و دشوارى به معنى نرسیدن نیست.
نویسنده : فهیمه ملکیپاسخ: مخاطب گرامی، اینکه شما در رشتهاى خوب و در دانشگاهى از شهرهاى بزرگ مشغول ادامه تحصیل هستید، نشاندهنده تلاش شما براى پیشرفت است که قابل تحسین است اما درباره برخوردارى بیشتر دوستانتان از امکانات بیشتر، باید بدانید که مقایسه کردن خود با دیگران به ویژه با افرادى که از بعضى جهات مثل ما هستند، مثلا همسن ما هستند، موضوعی طبیعى است. در ادامه، چند توصیه به شما دارم.
مقایسه هم انگیزه میدهد و هم بازدارنده است
گفتهاید که مدام خودتان را با دوستانتان مقایسه می کنید و این مسئله، آرامش را از شما گرفته است. این مقایسه میتواند حسهاى متفاوتى در افراد ایجاد کند، حس غبطه، حسادت، عصبانیت، غمگینى و … .
چیزی که مهم است میزان این حسها و اثرى است که بر زندگى، برنامهها و کارکرد شما مىگذارند. گاهى اوقات این قیاس، به ما انگیزه میدهد و کمک مىکند که براى پیشرفتهاى بیشتر تلاش کنیم اما در مواقعى که شدت آن زیاد مىشود، بازدارنده است و انرژى و انگیزه شما را براى حرکت رو به جلو کم مىکند.
باورهای آن درباره زندگی را بررسی کنید
اگر زمان زیادى مشغول این مقایسهها و ناراحتى درباره آن هستید، احتمالا این مسئله به باورها و پیش فرضهاى شما درباره خودتان و زندگى مربوط مىشود. گاهى ما انسانها باورهایى درباره زندگى داریم که طى زمان و با تجربه بیشتر این باورها اصلاح مىشوند. به عنوان مثال یکى از این باورها مىتواند این باشد که «در زندگی همه چیز منصفانه است» یا اینکه «اتفاقهاى خوب، فقط براى آدمهاى خوب پیش مىآید» و … این باورها اگرچه مىتواند به عنوان یک ارزش باشد و در مسیر احقاق آن مىتوان تلاش کرد اما همیشه اینطور نیست. به عنوان مثال اگر باور کسی این باشد که اتفاقهاى خوب براى آدمهاى خوب پیش مىآید، زمانى که تلاش مىکند و به هر دلیلى متناسب با تلاشش پاسخ نمىگیرد، طبق آن باور به این نتیجه مىرسد پس اگر براى من اتفاق خوبى نیفتاده، حتما من خوب نبودم و به جاى تلاش بیشتر خود را سرزنش می کند یا با عصبانیت از دیگران، دست از تلاش بر می دارد. از این رو مهم است که با تعمق بیشتر، باورهاى شخصى خودتان را درباره زندگى بهتر بشناسید و در صورتى که با واقعیت فاصله دارد، برای واقعبینانهتر کردن این باورها تلاش کنید.
اهداف تان را واقع بینانه تنظیم کنید
علاوه بر این توجه داشته باشید که شما در شروع مسیر رشد هستید و فرصت براى رسیدن به امکانات بهتر و ساختن زندگى به سبک دلخواه را دارید البته در صورتیکه اهداف واقعبینانه و متناسب با زندگى خود داشته باشید و در این مسیر تلاش کنید. به طور قطع، مسیر شما نسبت به کسى که امکانات بیشترى در اختیار دارد، دشوارتر است اما این سختى و دشوارى به معنى نرسیدن نیست.
روانشناسبالینی دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی
مرجع : میگنا به نقل از ساوالان خبر