اساسا اگر ما احساس امنیت و انس داشته باشیم این اتفاقات مثل باد خنکی در یک روز گرم تابستانی میآیند میروند، ولی اگر از ارتباطی که با هم داریم مطمئن نباشیم، احساس عدم امنیت باعث سردرگمی ناراحتکنندهای میشود که رابطه ما را فلج میکند. پیوندهای عاطفی زمانی مورد تهدید قرار میگیرند که در جهان احساس عدم امنیت و آسیبپذیری کنیم یا در رابطه ما با کسی که دوستش داریم، چیزی ناراحتمان کند. تهدیدهایی که با آن مواجه هستیم از جهان بیرون و در عین حال از جهانِ درون به ما هجوم میآورند. ممکن است این تهدیدها واقعی نباشند، ولی این را میدانیم که درکمان از واقعیت، از خود واقعیت مهمتر است.
EFT یک رویکرد انسانگرایانه و یک روش تجربی برای درمان است که با توجه به تئوری مدرن هیجان و علوم اعصاب مرتبط با عواطف بازسازی و تکمیل شده است. این رویکرد از اصول نظریه های درمان انسان گرایانه-پدیدارشناختی و مراجع محور راجرز، گشتالت درمانی پرز، نظریه هیجان و شناخت، علوم اعصاب مرتبط با عواطف، نظریه داینامیک و نظریه سیستمی خانواده سرچشمه گرفته و بنا نهاده شده است.
احساسات اصلی مانند عصبانیت، ترس، شرم و غم و اندوه به عنوان سودمند تلقی می شوند و نقش مهمی در رفتار هدفمند دارند. آنها خصوصیات انگیزشی و پدیدارشناختی بی نظیری دارند و بر ادراک، شناخت و رفتار تأثیر می گذارند.
تا این لحظه زوجدرمانی هیجانمدار معتبرترین و عملیترین رویکرد در زوجدرمانی به شمار میرود. از برجستهترین نقاط قوت رویکرد هیجانمدار میتوان به موارد زیر اشاره کرد:EFT یک رویکرد انسانگرایانه و یک روش تجربی برای درمان است که با توجه به تئوری مدرن هیجان و علوم اعصاب مرتبط با عواطف بازسازی و تکمیل شده است. این رویکرد از اصول نظریه های درمان انسان گرایانه-پدیدارشناختی و مراجع محور راجرز، گشتالت درمانی پرز، نظریه هیجان و شناخت، علوم اعصاب مرتبط با عواطف، نظریه داینامیک و نظریه سیستمی خانواده سرچشمه گرفته و بنا نهاده شده است.
احساسات اصلی مانند عصبانیت، ترس، شرم و غم و اندوه به عنوان سودمند تلقی می شوند و نقش مهمی در رفتار هدفمند دارند. آنها خصوصیات انگیزشی و پدیدارشناختی بی نظیری دارند و بر ادراک، شناخت و رفتار تأثیر می گذارند.
توصیف صریح و شفاف فرضیات،
راهبردها و رویکردها کوتاهمدت ( از 8 تا 20 جلسه) بودن آن
قابل آموزش به طیف وسیعی از زوجدرمانگران
قابل استفاده برای انواع مراجعان از فرهنگها و طبقات اجتماعی متفاوت
دارای پایههای نظری قدرتمند و واضح
زوج درمانی هیجان مدار چگونه است؟
ایافتی EFT(Emotionally Focused Couple Therapy) شاخهای از زوج درمانی است که توسط دکتر سوزان جانسون روانشناس کانادایی به دنیا معرفی شده است.
درمان هیجان مدار یک رویکرد جدید در روان درمانی است که به صورت کوتاه مدت و ساختارمند در خانواده درمانی، زوج درمانی و یا به صورت فردی به کار میرود و درمانگر پس از برقراری رابطه کارآمد با مراجع، به او مهارتهای تنظیم هیجان را آموزش میدهد.
درمان هیجان مدار بر کیفیت روابط افراد و سبک دلبستگی آنها تمرکز میکند. در این رویکرد درمانگر به سبک دلبستگی و الگوهای ارتباطی افراد توجه دارد و بر اساس آن مراحل درمانی را به گونهای تنظیم میکند تا به ایجاد دلبستگی ایمن منجر شود و افراد بتوانند با اعتماد بیشتری به سمت رابطهای مثبت و سازنده قدم بردارند و همچنین بتوانند به شیوهای سازنده هیجانهای خود را ابراز کنند.
این رویکرد درمانی روی عواطف تمرکز دارد و به افراد در خودتنظیمی هیجانی کمک میکند. در این شیوه درمانی از مولفههای تمرکز بر احساسات مثبت، بازسازی هیجانی و یافتن معانی جدید برای ارتباط بهتر با دیگران بهره میگیرند که در نهایت با بهزیستی روانی بیشتر همراه است چراکه به تغییر و اصلاح عواطف منفی منجر میشود.
EFT ترکیب سه رویکرد درمانی است:
1- تجربهگرایی راجرز
2- دلبستگی بالبی
3- رویکرد سیستمیک مینوچین
امروزه EFT علاوه بر زوجدرمانی، روی درمان انفرادی و خانواده درمانی نیز تمرکز دارد. در تازهترین کتاب دکتر جانسون به نام نظریه دلبستگی در عمل (Attachment theory in practice) به صورت مبسوط به این موضوعات پرداخته شده است.
ایافتی EFT(Emotionally Focused Couple Therapy) شاخهای از زوج درمانی است که توسط دکتر سوزان جانسون روانشناس کانادایی به دنیا معرفی شده است.
درمان هیجان مدار یک رویکرد جدید در روان درمانی است که به صورت کوتاه مدت و ساختارمند در خانواده درمانی، زوج درمانی و یا به صورت فردی به کار میرود و درمانگر پس از برقراری رابطه کارآمد با مراجع، به او مهارتهای تنظیم هیجان را آموزش میدهد.
درمان هیجان مدار بر کیفیت روابط افراد و سبک دلبستگی آنها تمرکز میکند. در این رویکرد درمانگر به سبک دلبستگی و الگوهای ارتباطی افراد توجه دارد و بر اساس آن مراحل درمانی را به گونهای تنظیم میکند تا به ایجاد دلبستگی ایمن منجر شود و افراد بتوانند با اعتماد بیشتری به سمت رابطهای مثبت و سازنده قدم بردارند و همچنین بتوانند به شیوهای سازنده هیجانهای خود را ابراز کنند.
این رویکرد درمانی روی عواطف تمرکز دارد و به افراد در خودتنظیمی هیجانی کمک میکند. در این شیوه درمانی از مولفههای تمرکز بر احساسات مثبت، بازسازی هیجانی و یافتن معانی جدید برای ارتباط بهتر با دیگران بهره میگیرند که در نهایت با بهزیستی روانی بیشتر همراه است چراکه به تغییر و اصلاح عواطف منفی منجر میشود.
EFT ترکیب سه رویکرد درمانی است:
1- تجربهگرایی راجرز
2- دلبستگی بالبی
3- رویکرد سیستمیک مینوچین
امروزه EFT علاوه بر زوجدرمانی، روی درمان انفرادی و خانواده درمانی نیز تمرکز دارد. در تازهترین کتاب دکتر جانسون به نام نظریه دلبستگی در عمل (Attachment theory in practice) به صورت مبسوط به این موضوعات پرداخته شده است.
درمان هیجان مدار از اصول نظریههای انسان گرایانه، پدیدار شناختی، گشتالت درمانی، نظریه هیجان و شناخت، نظریه داینامیک و نظریه سیستمی خانواده گرفته شده است. هدف تمامی درمانهای روانشناختی، بالا بردن کیفیت زندگی افراد است. پس هر یک از رویکردهای درمانی با ابزارهای مختلف خود به دنبال این هدف هستند. برای مثال در درمانهای شناختی بر زنجیره افکار و شناختهای فرد متمرکز میشود. برتری رویکردها با توجه به مراجع و چالشهای او متفاوت خواهد بود.
پیش از این که ببینیم EFT چیست و چه کاربردهایی دارد، باید یک مسأله را روشن کنیم. در بسیاری از مقالاتی که در زمینه ضربه درمانی هستند گاها مشاهده میکنیم که وعده درمان بیماری های سختی مثل سرطان، دیابت، ام اس و… را می دهند در صورتی که پژوهشگران و مدرسان این رشته هیچوقت به این صراحت و قطعیت از قدرت این شیوه حرفی به میان نمی آورند.
باید بدانیم روشهایی مانند ای اف تی به عنوان یک روش مکمل در کنار درمان اصلی استفاده میشوند و نه بعنوان درمان اصلی. ای اف تی کمک می کند روحیه و احساسات فرد بازیابی شود و آثار روحی مخرب او تسکین یابد اما اگر فکر میکنید با انجام تکنیک های ای اف تی میتوانید تمام مشکلات و بیماری ها را رفع کنید باید گویم نیاز به بازنگری در افکار خود دارید. در ادامه به برخی ار کاربردها و نحوه انجام eft خواهیم پرداخت.
افرادی که در روابط خود دچار عدم تفاهم و درک متقابل، آشفتگی، اختلافات خانوادگی ، بی اعتمادی ناشی از خیانت، ترس و ناراحتی و دروغگویی هستند و یا مسائل مربوط به فرزندپروری از این درمان سود خواهند برد. این درمان همچنین برای افرادی که نشانههای افسردگی دارند و یا دچار تروما شدهاند موثر است.
وقتی زوجها در مورد مسائلی از قبیل حسادت، س ک س و پول مجادله میکنند، ریشههای این بگومگوها معمولا نوعی اعتراض از سوی یکی نسبت به گسست عاطفی، عدم اعتماد، یا عدم احساس امنیت و راحتی با آن دیگری است. وقتی کسانی که به آنها دلبستگی داریم، در دسترس نیستند، یا به نیازهای ما به نزدیکی عاطفی و حمایت، پاسخ نمیدهند، احساس پریشانی میکنیم و ممکن است مضطرب، هراسان، بیخیال، یا کنارهگیر شویم. این رفتارها ممکن است به شکل عادت در بیاید. از آن گذشته، این الگوهای مسموم رفتاری، به روابط زوجی مسلط میشوند و درد، رنج و صدمات زیادی را با خود به ارمغان میاورند. در EFTما روی این الگوها تمرکز کرده و تلاش میکنیم چرخۀ تعامل منفی را در یک محیط بدور از قضاوت، تغییر دهیم.
از طرف دیگر درمان هیجان مدار بسیار خوب و موثر روی فرایند بخشش میان زوجین کار کرده است: در زندگی زناشویی بسیار پیش میآید که یکی از زوجین احساس کند جراحتهایی بر وجودش وارد شده است که قابل ترمیم نیست و امید خود را به ادامه رابطه از دست میدهد. جراحتهایی مانند خیانت در رابطه، همراه نبودن یکی از همسران هنگام درد طرف مقابل (زایمان، سقط جنین، از دست دادن یک عزیز و...) که ممکن است زخم عمیقی بر پیکره زندگی زناشویی وارد کند. در چنین مواقعی اگر هر دو نفر به ادامه رابطه متعهد باشند و در کنار آن اندک امیدی به بهبود رابطه خود داشته باشند، با مراجعه به یک ایافتی تراپیست هیجانمدار، میتوانند بر زخمهای خود مرهم نهند.
در EFT درمانگر به مراجع برای ارتقاء آگاهی، پذیرش، بیان، استفاده، تنظیم و تبدیل هیجان و همچنین تجربه هیجانی اصلاحی با درمانگر، کمک می کند. اهداف اصلی EFT تقویت خود، تنظیم هیجانات و ایجاد معنای جدید است.
اهداف زوج درمانی هیجان مدار:
زوج درمانی هیجان مدار دو حیطه مختلف در روابط زوجین را شناسایی کرده و توسعه میدهد:
تجارب و تعاملات؛ بنابراین اهداف این درمان عبارتند از:
دستیابی و بازپردازش پاسخهای هیجانی خاص
خلق رخدادهای تعاملی جدید
این دو هدف در جهت رسیدن به هدف نهایی زوجدرمانی هیجانمدار است: ایجاد دلبستگی ایمن و خلق احساسی سرشار از امنیت.
پیش از این که ببینیم EFT چیست و چه کاربردهایی دارد، باید یک مسأله را روشن کنیم. در بسیاری از مقالاتی که در زمینه ضربه درمانی هستند گاها مشاهده میکنیم که وعده درمان بیماری های سختی مثل سرطان، دیابت، ام اس و… را می دهند در صورتی که پژوهشگران و مدرسان این رشته هیچوقت به این صراحت و قطعیت از قدرت این شیوه حرفی به میان نمی آورند.
باید بدانیم روشهایی مانند ای اف تی به عنوان یک روش مکمل در کنار درمان اصلی استفاده میشوند و نه بعنوان درمان اصلی. ای اف تی کمک می کند روحیه و احساسات فرد بازیابی شود و آثار روحی مخرب او تسکین یابد اما اگر فکر میکنید با انجام تکنیک های ای اف تی میتوانید تمام مشکلات و بیماری ها را رفع کنید باید گویم نیاز به بازنگری در افکار خود دارید. در ادامه به برخی ار کاربردها و نحوه انجام eft خواهیم پرداخت.
افرادی که در روابط خود دچار عدم تفاهم و درک متقابل، آشفتگی، اختلافات خانوادگی ، بی اعتمادی ناشی از خیانت، ترس و ناراحتی و دروغگویی هستند و یا مسائل مربوط به فرزندپروری از این درمان سود خواهند برد. این درمان همچنین برای افرادی که نشانههای افسردگی دارند و یا دچار تروما شدهاند موثر است.
وقتی زوجها در مورد مسائلی از قبیل حسادت، س ک س و پول مجادله میکنند، ریشههای این بگومگوها معمولا نوعی اعتراض از سوی یکی نسبت به گسست عاطفی، عدم اعتماد، یا عدم احساس امنیت و راحتی با آن دیگری است. وقتی کسانی که به آنها دلبستگی داریم، در دسترس نیستند، یا به نیازهای ما به نزدیکی عاطفی و حمایت، پاسخ نمیدهند، احساس پریشانی میکنیم و ممکن است مضطرب، هراسان، بیخیال، یا کنارهگیر شویم. این رفتارها ممکن است به شکل عادت در بیاید. از آن گذشته، این الگوهای مسموم رفتاری، به روابط زوجی مسلط میشوند و درد، رنج و صدمات زیادی را با خود به ارمغان میاورند. در EFTما روی این الگوها تمرکز کرده و تلاش میکنیم چرخۀ تعامل منفی را در یک محیط بدور از قضاوت، تغییر دهیم.
از طرف دیگر درمان هیجان مدار بسیار خوب و موثر روی فرایند بخشش میان زوجین کار کرده است: در زندگی زناشویی بسیار پیش میآید که یکی از زوجین احساس کند جراحتهایی بر وجودش وارد شده است که قابل ترمیم نیست و امید خود را به ادامه رابطه از دست میدهد. جراحتهایی مانند خیانت در رابطه، همراه نبودن یکی از همسران هنگام درد طرف مقابل (زایمان، سقط جنین، از دست دادن یک عزیز و...) که ممکن است زخم عمیقی بر پیکره زندگی زناشویی وارد کند. در چنین مواقعی اگر هر دو نفر به ادامه رابطه متعهد باشند و در کنار آن اندک امیدی به بهبود رابطه خود داشته باشند، با مراجعه به یک ایافتی تراپیست هیجانمدار، میتوانند بر زخمهای خود مرهم نهند.
در EFT درمانگر به مراجع برای ارتقاء آگاهی، پذیرش، بیان، استفاده، تنظیم و تبدیل هیجان و همچنین تجربه هیجانی اصلاحی با درمانگر، کمک می کند. اهداف اصلی EFT تقویت خود، تنظیم هیجانات و ایجاد معنای جدید است.
اهداف زوج درمانی هیجان مدار:
زوج درمانی هیجان مدار دو حیطه مختلف در روابط زوجین را شناسایی کرده و توسعه میدهد:
تجارب و تعاملات؛ بنابراین اهداف این درمان عبارتند از:
دستیابی و بازپردازش پاسخهای هیجانی خاص
خلق رخدادهای تعاملی جدید
این دو هدف در جهت رسیدن به هدف نهایی زوجدرمانی هیجانمدار است: ایجاد دلبستگی ایمن و خلق احساسی سرشار از امنیت.
هدف از درمان هیجانمدار (مدل جانسون)
برقراری پیوند عاطفی بین زوج است که بر مبنای نظریه دلبستگی جان بالبی و طی تحقیقات بسیار وسیع و مدون، حدود 40 سال پیش شکل گرفت. بالبی دریافته بود که مردم و حیوانات عالی یک نیاز درونی به احساس دلبستگی و دریافت آرامش و تسلی از نزدیکان خود دارند. امروزه دانشمندان بر این باور هستند که دلبستگی در بزرگسالان هم دارای کارکرد حفظ بقاء است؛ چرا که به صورت ایدهآل، دلبستگیهای بزرگسالی هم میتوانند عشق، آرامش، حمایت و حفاظت از فرد را در تمام دوران زندگی تامین نمایند.
به گفته گاتمن (2003)، در دهه گذشته و در میان رویکردهای زوجدرمانی، درمان هیجانمدار بیشترین توان درمانی را در اختیار داشته است.برقراری پیوند عاطفی بین زوج است که بر مبنای نظریه دلبستگی جان بالبی و طی تحقیقات بسیار وسیع و مدون، حدود 40 سال پیش شکل گرفت. بالبی دریافته بود که مردم و حیوانات عالی یک نیاز درونی به احساس دلبستگی و دریافت آرامش و تسلی از نزدیکان خود دارند. امروزه دانشمندان بر این باور هستند که دلبستگی در بزرگسالان هم دارای کارکرد حفظ بقاء است؛ چرا که به صورت ایدهآل، دلبستگیهای بزرگسالی هم میتوانند عشق، آرامش، حمایت و حفاظت از فرد را در تمام دوران زندگی تامین نمایند.
زوجدرمانی هیجانمدار، ارتباط میان همسران را به منزله بازتابی از درهم تنیدگیهای هیجانی در نظر میگیرد و همین امر تفاوت زیربنایی این روش درمانی را با سایر روشها آشکار میسازد.
بنیان اصلی روش درمان هیجانمدار هفت گفتوگو است که میتواند طرفین را از نظر عاطفی نسبت به یکدیگر پاسخگو و حساس کند و این یکی از مهمترین علل تضمین عاشقانه بودن رفتار زوجها در مواجهه با یکدیگر است. پاسخگویی عاطفی خود سه عنصر مهم دارد:
1. در دسترس بودن: هر وقت نیاز داشته باشم میتوانم تو را پیدا کنم؟ باید حتی در مواردی که احساس تردید یا ناامیدی میکنیم نسبت به شریک زندگی خود باز و پذیرا باشیم. برای دست یافتن به این هدف باید تلاش کنیم نیازهایمان و خواستههامان قابل فهم شود که آزاردهنده نباشد تا بفهمیم مشکل اصلی کجاست. به این ترتیب میتوان از ناامیدی بیرون آمد و سررشته میل به برقراری رابطه را به درستی به دست گرفت و نشان داد.
2. پاسخگویی: میتوانم مطمئن باشم به احساسات من پاسخ میدهی؟ ما باید با نیازهای همسرمان هماهنگ باشیم تا بفهمیم عواطف او -چه ترسها و چه نیازهایی که در زمینههای رابطه دارد- بر ما تاثیر میگذارد. باید نشانههای عاطفی را که از او دریافت میکنیم قبول کنیم، آنها را جزو اولویتها به حساب بیاوریم و برای نشان دادن توجهمان و آرام کردن او اقدام کنیم. این پاسخهای عاطفی معمولاً خودِ ما را از نظر عاطفی تحت تأثیر قرار میدهد و از نظر بدنی برایمان ایجاد آرامش میکند.
3. تعهد: مطمئن باشم که برای من ارزش قائلی و در کنار من میمانی؟ در کتاب لغت در توزیع تعهد مینویسند مجذوب یکدیگر شدن، به سمت یکدیگر کشیده شدن، اسیر یکدیگر بودن، به یکدیگر قول دادن، درگیر یکدیگر بودن، و... ولی آن تعهد عاطفی که ما از آن حرف میزنیم مشخصاً به معنای توجهی است که به شخص مورد علاقهمان نشان میدهیم. کسانی که بیشتر با آنها خیره میشویم و در زندگی از هر کس دیگری بیشتر آنها را نوازش میکنیم. کسانی که چنین خاصیتی دارند در کنار یکدیگر حضور عاطفی دارند و غایب نمیشوند.
1. در دسترس بودن: هر وقت نیاز داشته باشم میتوانم تو را پیدا کنم؟ باید حتی در مواردی که احساس تردید یا ناامیدی میکنیم نسبت به شریک زندگی خود باز و پذیرا باشیم. برای دست یافتن به این هدف باید تلاش کنیم نیازهایمان و خواستههامان قابل فهم شود که آزاردهنده نباشد تا بفهمیم مشکل اصلی کجاست. به این ترتیب میتوان از ناامیدی بیرون آمد و سررشته میل به برقراری رابطه را به درستی به دست گرفت و نشان داد.
2. پاسخگویی: میتوانم مطمئن باشم به احساسات من پاسخ میدهی؟ ما باید با نیازهای همسرمان هماهنگ باشیم تا بفهمیم عواطف او -چه ترسها و چه نیازهایی که در زمینههای رابطه دارد- بر ما تاثیر میگذارد. باید نشانههای عاطفی را که از او دریافت میکنیم قبول کنیم، آنها را جزو اولویتها به حساب بیاوریم و برای نشان دادن توجهمان و آرام کردن او اقدام کنیم. این پاسخهای عاطفی معمولاً خودِ ما را از نظر عاطفی تحت تأثیر قرار میدهد و از نظر بدنی برایمان ایجاد آرامش میکند.
3. تعهد: مطمئن باشم که برای من ارزش قائلی و در کنار من میمانی؟ در کتاب لغت در توزیع تعهد مینویسند مجذوب یکدیگر شدن، به سمت یکدیگر کشیده شدن، اسیر یکدیگر بودن، به یکدیگر قول دادن، درگیر یکدیگر بودن، و... ولی آن تعهد عاطفی که ما از آن حرف میزنیم مشخصاً به معنای توجهی است که به شخص مورد علاقهمان نشان میدهیم. کسانی که بیشتر با آنها خیره میشویم و در زندگی از هر کس دیگری بیشتر آنها را نوازش میکنیم. کسانی که چنین خاصیتی دارند در کنار یکدیگر حضور عاطفی دارند و غایب نمیشوند.
درمانگر هیجان مدار (EFT) چگونه ارتباط برقرار می کند؟
درمانگر هیجان مدار با مراجع خود در ارتباط کامل است و درباره ی آن چیزی که او تجربه کرده است کنجکاو است. او مانند یک دوست و در موقعیت برابر ارتباط می گیرد و مانند یک معلم و متخصص نگاه از بالا به پایین ندارد. در EFT بسیار مهم است که فرد فرمول ها، چارچوب های ذهنی و عقاید قبلی را کنار بگذارد و بی واسطه به مراجع خود بنگرد و دنیا را از نگاه او ببیند. برخلاف درمانهای روانکاوی و روان پویشی هیچ تفسیر و تحلیلی در ارتباط درمانی هیجان مدار وجود ندارد و همچنین برخلاف درمانهای شناختی و رفتاری سعی در به چالش کشیدن فکرها و باورهای غلط در این رابطه وجود ندارد.
درمانگر هیجان مدار در وهله اول همدل است، درک می کند و اهمیت می دهد و همچنین مراجع را همانطور که هست می پذیرد و به وجود یگانه او احترام می گذارد و آن را ارزشمند می داند. این نوع از درک و اعتباربخشی، صرفا یک مهارت و مسئله ای تکنیکی نیست، بلکه نیازمند همخوان بودن درمانگر و هوش هیجانی بالای اوست. درک و پذیرشی که باید خالصانه و صادقانه باشد تا شرایط تغییر را برای مراجع فراهم کند. درمانگری که رویکرد هیجان مدار را برای خود انتخاب کرده همچنین باید به صورت مداوم با هیجانات درمانجوی خود در رابطه بوده و کاملا در کنار او باشد.
نقش درمانگر:
زوجدرمانگر هیجانمدار، کنکاشگر فرآیندها است و همسران را جهت پردازش دوباره تجاربشان، به ویژه تجارب هیجانی منفی رابطه آنها، یاری میکند. او به زوجین کمک میکند تا فراز و نشیبهای ارتباطیشان را از طریق ادراکات جدید بازسازی کنند. در جلسات زوجدرمانی هیجانمدار، هیجان درمانگر یک همکاری کننده است که گاه رهبری و گاه پیروی میکند، نه متخصصی که مبانی یک رابطه را تدریس کند.
درمانگر هیجان مدار با مراجع خود در ارتباط کامل است و درباره ی آن چیزی که او تجربه کرده است کنجکاو است. او مانند یک دوست و در موقعیت برابر ارتباط می گیرد و مانند یک معلم و متخصص نگاه از بالا به پایین ندارد. در EFT بسیار مهم است که فرد فرمول ها، چارچوب های ذهنی و عقاید قبلی را کنار بگذارد و بی واسطه به مراجع خود بنگرد و دنیا را از نگاه او ببیند. برخلاف درمانهای روانکاوی و روان پویشی هیچ تفسیر و تحلیلی در ارتباط درمانی هیجان مدار وجود ندارد و همچنین برخلاف درمانهای شناختی و رفتاری سعی در به چالش کشیدن فکرها و باورهای غلط در این رابطه وجود ندارد.
درمانگر هیجان مدار در وهله اول همدل است، درک می کند و اهمیت می دهد و همچنین مراجع را همانطور که هست می پذیرد و به وجود یگانه او احترام می گذارد و آن را ارزشمند می داند. این نوع از درک و اعتباربخشی، صرفا یک مهارت و مسئله ای تکنیکی نیست، بلکه نیازمند همخوان بودن درمانگر و هوش هیجانی بالای اوست. درک و پذیرشی که باید خالصانه و صادقانه باشد تا شرایط تغییر را برای مراجع فراهم کند. درمانگری که رویکرد هیجان مدار را برای خود انتخاب کرده همچنین باید به صورت مداوم با هیجانات درمانجوی خود در رابطه بوده و کاملا در کنار او باشد.
نقش درمانگر:
زوجدرمانگر هیجانمدار، کنکاشگر فرآیندها است و همسران را جهت پردازش دوباره تجاربشان، به ویژه تجارب هیجانی منفی رابطه آنها، یاری میکند. او به زوجین کمک میکند تا فراز و نشیبهای ارتباطیشان را از طریق ادراکات جدید بازسازی کنند. در جلسات زوجدرمانی هیجانمدار، هیجان درمانگر یک همکاری کننده است که گاه رهبری و گاه پیروی میکند، نه متخصصی که مبانی یک رابطه را تدریس کند.
از دیدگاه زوج درمانی هیجان مدار تغییر در هیجان فقط نتیجه تغییر در شناخت نیست بلکه خود تجربه هیجانی منجر به تغییر هیجان و دسترسی به نیازهای اولیه میگردد. در واقع تاکید بیشتر این رویکرد بر هیجانات و نظریه دلبستگی بنا شده و همین نیز دلیل اصلی تفاوت این رویکرد با بقیه رویکردها میباشد. به عنوان مثال در مقالهای که تفاوت بین رویکرد هیجان مدار و رویکرد سیستمی بررسی شده، این نتایج پیدا شدند:
۱. درمان هیجان مدار به نقش هیجانات تکیه دارد و معتقد است این هیجانات هستند که عامل دگرگونی میباشند و هر کدام از زوجین نقش مهمی در پاسخگویی دارند.
۲. یک رویکرد مداخله در عمق بر پایه دلبستگی است و ایمنی هیجانی اهمیت ویژهای در این رویکرد دارد.
۳. این رویکرد علاوه بر تمرکز به هیجانات میان فردی، به هیجانات درون افراد و دلبستگی فردی و واکنش فرد هم به احساسات درونی خودش و هم احساساتی که در ارتباط دیگران برایش شکل میگیرد، می پردازد و بر امنیت دلبستگی تاکید دارد، در حالیکه رویکردهای سیستمی بیشتر به مداخله در سطح میان فردی است بیشتر به عوامل برون فردی تمرکز دارند و تمرکز زیادی بر بینش و هیجان ندارند و بیشتر مبتنی بر روابط و بازسازی هستند.
همچنین چون تعارض و هیجان بسیار به هم مرتبط هستند بنابراین مدلی که هیجان را در نظر میگیرد کارکرد موثرتری دارد، چون بیشتر بر بازسازی فرآیندهای بروز تعارض متمرکز هست در حالیکه رویکردهای سیستمی بر کارکردهای محتوا و بین سیستمی متمرکز هستند، در واقع رویکرد هیجان مدار بیشتر بر رشد فردی و کاهش تعارضهای درونی امنیت جویانه در روابط میان فردی تمرکز دارد در حالیکه رویکردهای مساله مدار بر مهار منابع بیرونی ایجاد تعارض و مهارتهای حل مساله تمرکز دارند.
۱. درمان هیجان مدار به نقش هیجانات تکیه دارد و معتقد است این هیجانات هستند که عامل دگرگونی میباشند و هر کدام از زوجین نقش مهمی در پاسخگویی دارند.
۲. یک رویکرد مداخله در عمق بر پایه دلبستگی است و ایمنی هیجانی اهمیت ویژهای در این رویکرد دارد.
۳. این رویکرد علاوه بر تمرکز به هیجانات میان فردی، به هیجانات درون افراد و دلبستگی فردی و واکنش فرد هم به احساسات درونی خودش و هم احساساتی که در ارتباط دیگران برایش شکل میگیرد، می پردازد و بر امنیت دلبستگی تاکید دارد، در حالیکه رویکردهای سیستمی بیشتر به مداخله در سطح میان فردی است بیشتر به عوامل برون فردی تمرکز دارند و تمرکز زیادی بر بینش و هیجان ندارند و بیشتر مبتنی بر روابط و بازسازی هستند.
همچنین چون تعارض و هیجان بسیار به هم مرتبط هستند بنابراین مدلی که هیجان را در نظر میگیرد کارکرد موثرتری دارد، چون بیشتر بر بازسازی فرآیندهای بروز تعارض متمرکز هست در حالیکه رویکردهای سیستمی بر کارکردهای محتوا و بین سیستمی متمرکز هستند، در واقع رویکرد هیجان مدار بیشتر بر رشد فردی و کاهش تعارضهای درونی امنیت جویانه در روابط میان فردی تمرکز دارد در حالیکه رویکردهای مساله مدار بر مهار منابع بیرونی ایجاد تعارض و مهارتهای حل مساله تمرکز دارند.
مزایا زوج درمانی هیجان مدار چیست؟
چون بر ارتباط همسران در زمینه بازتابی آنان در زمینه در دسترس و پاسخگو بودن کار میکند، برجستهترین نقاط مزایای این رویکرد عبارتند از:
۱. توصیف صریح فرضیات و راهبردها
۲. کوتاه مدت بودن
۳. قابل آموزش به طیف وسیعی میباشد
۴. قابل استفاده برای انواع مراجعین میباشد
در واقع دکتر سو جانسون معتقد است EFT به شما حل مساله یاد نمیدهد، نصیحت نمیکند بلکه به صورت بنیادی کار میکند به این معنی که به زوج نشان میدهد چگونه یکدیگر را در رابطه تحریک (به تعارض) میکنند، چگونه مهار عاطفی خود را از دست میدهند و چگونه یکدیگر را به تعامل تعارضی اشتباه میکشانند که منجر به قطع رابطه هیجانی و عاطفی میشود؛ درمانگرEFT در واقع پویاییهای پریشانی زوجها را درک میکند چون ما کار با علائم عاطفی را آموختیم و میدانیم چگونه در راه جدیدی میتوانیم یک رقص جدید را در ارتباط ایجاد کنیم.
در جلسات درمانی هیجان به چه قابلیت هایی می توان دست یافت؟چون بر ارتباط همسران در زمینه بازتابی آنان در زمینه در دسترس و پاسخگو بودن کار میکند، برجستهترین نقاط مزایای این رویکرد عبارتند از:
۱. توصیف صریح فرضیات و راهبردها
۲. کوتاه مدت بودن
۳. قابل آموزش به طیف وسیعی میباشد
۴. قابل استفاده برای انواع مراجعین میباشد
در واقع دکتر سو جانسون معتقد است EFT به شما حل مساله یاد نمیدهد، نصیحت نمیکند بلکه به صورت بنیادی کار میکند به این معنی که به زوج نشان میدهد چگونه یکدیگر را در رابطه تحریک (به تعارض) میکنند، چگونه مهار عاطفی خود را از دست میدهند و چگونه یکدیگر را به تعامل تعارضی اشتباه میکشانند که منجر به قطع رابطه هیجانی و عاطفی میشود؛ درمانگرEFT در واقع پویاییهای پریشانی زوجها را درک میکند چون ما کار با علائم عاطفی را آموختیم و میدانیم چگونه در راه جدیدی میتوانیم یک رقص جدید را در ارتباط ایجاد کنیم.
درمانگر هیجان مدار به میزان پویایی مراجع در جلسات درمانی توجه می کند، تعاملات خانوادگی افراد را مورد بررسی قرار می دهد و سعی می کند تا ارتباطی که مبتنی بر احساسات صادقانه است تقویت کند؛ برای رسیدن به این هدف، درمانگر شما را تشویق می کند تا به مسائل عاطفی فعلی خود نگاهی بیندازید و کمک می کند تا احساسات و عواطف خود را بهتر از پیش شناسایی کنید. تغییرات در سه سطح به شرح زیر اتفاق می افتد:
1- سازگاری روانی
پس از جلسات درمانی هیجان مدار شما قادر خواهید بود عواطف خود را شناسایی، تجربه، اصلاح و مدیریت کنید. توانایی بیشتر در مدیریت هیجان با رهایی از هیجان های منفی مانند اضطراب، استرس و تکانشگری همراه است.
2- سازگاری محیطی
افراد طی فرآیند درمان ارزیابی بهتری در مورد میزان آسیب پذیری وقایع استرس زا کسب می کنند پس با موقعیت های مختلف بهتر سازگار می شوید و در صورت بروز مشکل از راهکارهای مقابله ای موثرتری استفاده می کنید، به تدریج این توانایی را به دست می آورید تا در موقعیت های سخت و تنش زا هیجانات خود را به شیوه ای مناسب تنظیم کنید.
3- سازگاری اجتماعی
مدیریت هیجانی در بهبود کیفیت روابط اجتماعی نقش به سزایی دارد، قادر به تشخیص بهتر هیجان های خود و دیگران می شوید و متوجه چگونگی تاثیر هیجان ها بر رفتارتان می شوید. طی این درمان شما نسبت به احساسات عمیق تر خود که ناشی از آسیب پذیری های روابط قبلی بوده و چگونگی تاثیر این احساسات بر روابط فعلی تان آگاه می شوید. در نتیجه می فهمید چه عاملی باعث مخدوش شدن روابط فعلی تان شده است.
در واقع یاد می گیرید که این احساسات را به گونه ای ابراز کنید که به ارتباط موثر با شریک زندگی یا اعضای خانواده تان کمک کند. روش های جدیدی را برای شنیدن حرف های دیگران و ارتباط با احساسات آن ها پیدا می کنید. به علاوه راه های موثری برای پاسخ به موقعیت های احساسی می یابید.
پس از جلسات درمانی هیجان مدار شما قادر خواهید بود عواطف خود را شناسایی، تجربه، اصلاح و مدیریت کنید. توانایی بیشتر در مدیریت هیجان با رهایی از هیجان های منفی مانند اضطراب، استرس و تکانشگری همراه است.
2- سازگاری محیطی
افراد طی فرآیند درمان ارزیابی بهتری در مورد میزان آسیب پذیری وقایع استرس زا کسب می کنند پس با موقعیت های مختلف بهتر سازگار می شوید و در صورت بروز مشکل از راهکارهای مقابله ای موثرتری استفاده می کنید، به تدریج این توانایی را به دست می آورید تا در موقعیت های سخت و تنش زا هیجانات خود را به شیوه ای مناسب تنظیم کنید.
3- سازگاری اجتماعی
مدیریت هیجانی در بهبود کیفیت روابط اجتماعی نقش به سزایی دارد، قادر به تشخیص بهتر هیجان های خود و دیگران می شوید و متوجه چگونگی تاثیر هیجان ها بر رفتارتان می شوید. طی این درمان شما نسبت به احساسات عمیق تر خود که ناشی از آسیب پذیری های روابط قبلی بوده و چگونگی تاثیر این احساسات بر روابط فعلی تان آگاه می شوید. در نتیجه می فهمید چه عاملی باعث مخدوش شدن روابط فعلی تان شده است.
در واقع یاد می گیرید که این احساسات را به گونه ای ابراز کنید که به ارتباط موثر با شریک زندگی یا اعضای خانواده تان کمک کند. روش های جدیدی را برای شنیدن حرف های دیگران و ارتباط با احساسات آن ها پیدا می کنید. به علاوه راه های موثری برای پاسخ به موقعیت های احساسی می یابید.
پیام درمان هیجانمحور ساده است:
بیخیال جروبحثهای بیهوده شوید. سالهای اول کودکیتان را تحلیل کنید. اداهای زیادی رمانتیک دربیاورید یا موقعیتهای جدید را در رابطه امتحان کنید. در مقابل تصدیق و تایید کنید که از نظر احساسی به شریک زندگیتان دلبسته و وابسته هستید؛ درست شبیه نیاز یک بچه به پدر و مادرش برای تغذیه تسکین و حمایت.
دلبستگیهای انسان بالغ شاید بیشتر متقابل و کمتر بر محور تماس فیزیکی باشد، اما ذات پیوند احساسی همان است.
درمان هیجانمحور بر ایجاد و تقویت این پیوند احساسی میان دو شریک زندگی تمرکز میکند و این کار را با شناسایی و تغییر لحظات کلیدیای که یک رابطهی عاشقانه بالغانه را پرورش میدهند، به انجام میرساند: درک کردن، هماهنگ بودن و علاقهمند بودن به یکدیگر.
امروزه درمان هیجانمحور انقلابی در زوجدرمانی است مطالعات منسجم طی ۱۵ سال گذشته نشان دادهاند که ۷۰ تا ۷۵ درصد از زوجهایی که درمان هیجانمحور را میگذرانند، از آشفتگی بهبود پیدا میکنند و در روابطشان شاد هستند.
این نتایج ظاهرا ماندگار است، حتی بین زوجهایی که خطر طلاق به شدت آنها را تهدید میکند.
انجمن روانشناسی آمریکا درمان هیجانمحور را به عنوان شیوهای از زوجدرمانی که به شکل عملی اثبات شده است به رسمیت میشناسد.
عشق شاید پرکاربردترین و قدرتمندترین کلمه در زبان باشد. ما کتابهای قطوری دربارهاش مینویسیم و در وصفش شعرها میسراییم. دربارهاش ترانه میخوانیم و برایش دعا میکنیم. برایش میجنگیم (مثل هلن در تروا) و مقبرههایی برایش میسازیم (مثل تاجمحل). با وجودش سر به فلک میکشیم: «دوستت دارم» و با نابودیاش از عرش به فرش میرسیم: «دیگه دوستت ندارم». بیحد و اندازه دربارهاش فکر میکنیم و حرف میزنیم.
فرضیه اساسی درمان هیجانمدار از این قرار است: تعارضات زوجی در پاسخگو و در دسترس نبودن پیکرههای دلبستگی ریشه دارند (نظریه دلبستگی) که موجب اضطراب و هراس درونی شده (درمان تجربی) و متعاقباً تعاملات و الگوهای ارتباطی انعطاف ناپذیری (درمان سیستمی) را فراخوانی میکنند.
تمرکز درمان هیجان مدار بر اینجا و اکنون است و از سه مرحله اصلی تشکیل شده است، در ادامه هر کدام از این مراحل را شرح دادهایم.
تمرکز درمان هیجان مدار بر اینجا و اکنون است و از سه مرحله اصلی تشکیل شده است، در ادامه هر کدام از این مراحل را شرح دادهایم.
مرحله اول درمان هیجان مدار
در مرحله اول به از بین بردن چرخه معیوب و منفی روابط اعضای خانواده پرداخته میشود. افراد تشویق میشوند تا به تعاملات خود نگاه دقیق تری داشته باشند تا متوجه شوند که در این چرخه معیوب چه اتفاقی میافتد و در نهایت درک کنند که تعاملات منفی آنها به دلیل دلبستگی ناایمن و فاصله عاطفی است که از یکدیگر دارند
مرحله دوم
مرحله بعدی بازسازی تعاملات است که در آن درمانگر به مراجعین کمک میکند تا در مورد ترسها و نگرانیهایی که از رابطه خود دارند صحبت کنند. افراد در این مرحله آموزش میبینند که چطور با یکدیگر صحبت کنند که فاصله عاطفی کمتر شود. در حقیقت یاد میگیرند که در مورد نیازهای خود صحبت کنند و دیگر اعضا نسبت به آن نیازها پذیراتر باشند و با مسئولیت بیشتری واکنش نشان دهند.
مرحله سوم
در مرحله آخر به مراجعین کمک میشود تا دریابند چگونه این الگوهای ارتباطی بروز و تداوم پیدا کرده است. به مراجع نشان داده میشود که چطور موفق شوند این الگوها را تغییر دهند و به صورت پایدار در آینده حفظ کنند.
فرآیند درمان در زوجدرمانی هیجانمدار دارای سه مرحله و نُه گام میباشد:
مرحله اول – محدودسازی و تضعیف چرخههای تعاملی منفی:
گام 1 _ ایجاد اتحاد درمانی و تبیین موارد تعارضساز در محوریت تلاش های دلبسته مدارانه: زوجین درک میکنند که تعارضاتشان ریشه در نیازشان به دلبستگی به یکدیگر دارد.
گام 2 – توصیف و روشنسازی چرخه: تبیین این مطلب که چگونه چرخه تعاملی منفی باعث پایستگی ناایمنیهای دلبستگی و آشفتگیهای زناشویی میشود.
گام 3 – دستیابی به هیجانات اولیه: در این گام از زوجدرمانی هیجانمدار اگرچه هیجانات واکنشی ثانویه همچون خشم، ناکامی و احساسات مرتبط با افسردگی و دوری جویی نیز منعکس میشوند، ولی بر آنها تأکید نمیشود؛ در عوض تأکید بر هیجانات نخستین مانند غم، ترس و شرم تأکید شده که رفتار همسران را هدایت میکند.
گام 4 – قاب دهی مجدد به مشکل از طریق توجه به چرخه منفی، هیجانات اولیه و نیازهای دلبسته مدار: چرخه ناسازگار "دشمن مشترک" قابدهی مجدد و به عنوان منبع محرومیتهای هیجانی همسران و آشفتگی های زناشویی آنها معرفی میگردد.
در پایان مرحله اول، چرخه منفی تضعیف میگردد.
مرحله دوم – بازسازی الگوهای تعاملی:
گام 5 – پنجمین گام در زوجدرمانی هیجانمدار شامل افزایش شناخت درباره هیجانات، نیازها و جنبه های به مالکیت در نیامده خود میباشد: شناخت تجربی درباره نیازها و ترسهای به حاشیه رانده شده و جنبههایی از تجربه که هنوز جذب ساخت خود نشدهاند، ارتقاء مییابد.
گام 6 – ایجاد و افزایش پذیرش نسبت به تجربه پدیدار شونده هر یک از همسران توسط دیگری: زوجین نیازها و ادراکات یکدیگر را شناسایی کرده و سپس میپذیرند و آنها را درک و اعتباربخشی می نمایند.
گام 7 – تسهیل ابراز نیازها و خواستهها به منظور خلق رخدادهای دلبسته مدارانه و ساختاردهی مجدد به تعاملات: این گام به منظور درگیر شدن هیجانی و عاطفی زوجین با یکدیگر و پدیدار گشتن رشتههای دلبستگی و رخدادهای جدید تعاملی صورت میپذیرد. در مرحله دوم زوجدرمانی هیجانمدار، زوج اجتناب کننده درگیر و زوج سرزنشگر آرام میشوند.
مرحله سوم – تثبیت و یکپارچهسازی:
گام 8 – شامل تسهیل پدیدآیی راهکارهای تازه به منظور حل مسائل کهنه ارتباطی است.
گام 9 – تثبیت و تقویت مواضع تازه و چرخههای نوین پیرامون رفتارهای دلبسته مدار در پایان مرحله سوم درمان، رشتههای دلبستگی میان زوجین دوباره پدیدار میشوند.
محکم در آغوشم بگیر، نوشته دکتر سوزان جانسون، ترجمه سمانه پرهیزکاری-میگنا