۶۰ سالگی سن شکوفایی اساتید است، نه بازنشستگی
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد گفت: من در کلاس ششم ابتدایی «گلستان» سعدی را مطالعه کردم؛ اما اکنون، بسیاری از فارغالتحصیلان دوره دکتری ممکن است حتی نتوانند یکی- ۲ صفحه از این کتاب را به درستی بخوانند.
اسماعیل آذر عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در گفتوگو با ایسکانیوز، درباره نقش دانشگاهها در توسعه پایدار اظهار کرد: هر جا که صحبت از علم و دانش باشد، پایداری و استحکام نیز به دنبال آن خواهد آمد. برای مثال، کتاب «۱۵ گفتار» مجتبی مینوی به دلیل پایهگذاری آن بر مبنای تحقیق و دانش، تا سالها به عنوان منبعی ارزشمند باقی خواهد ماند. متأسفانه، در دانشگاههای ما، مسائل علمی به تدریج کمرنگ شده و این روند روز به روز در حال افزایش است.
وی افزود: به عنوان نمونه، من در کلاس ششم ابتدایی کتاب «گلستان» سعدی را مطالعه کردم؛ اما اکنون، بسیاری از فارغالتحصیلان دوره دکتری ممکن است حتی نتوانند یکی- ۲ صفحه از این کتاب را به درستی بخوانند. این نشاندهنده کاهش سطح علمی، به ویژه در علوم انسانی است. البته این نظر من در زمینه رشته دانشگاهی خودم، یعنی ادبیات و ترجمه، است.
جذب هیئت علمی را با جذب کارمند اشتباه نگیریم
آذر گفت: یکی از راههای بهبود وضعیت علمی دانشگاهها این است که جذب هیئت علمی را با جذب کارمندان دولت اشتباه نگیریم. اعضای هیئت علمی باید افرادی باشند که هیچگونه روابطی در فرایند جذب آنها دخالت نداشته باشد. گروههای علمی باید بهگونهای سازماندهی شوند که دانشگاه تحت نظارت علمی آنها قرار گیرد. برنامهریزان نیز باید متخصصین واقعی در زمینه برنامهریزی باشند و تخصص و تجربه را با هم ترکیب کنند؛ در غیر این صورت، پایداری در کار آنها محقق نخواهد شد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تصریح کرد: زمانی که من به دانشگاه هاروارد رفته بودم و با چند نفر از اساتید و کارشناسان آنجا صحبت کردم، آنها میگفتند که دانشگاه در ۶۰ سال فقط دو اتاق به آن اضافه شده و آن هم برای خدمات و خدمتکاران است. این نشان میدهد که بزرگی دانشگاه به اصول علمی و ساختاری آن است که طی این سالها حفظ شده باشد و به دنبال فارغالتحصیلان با کیفیت هستند. در حین صحبت، فردی را دیدم که بر روی صندلی چرخدار آورده میشد. وقتی پرسیدم او کیست، گفتند یکی از اساتید دانشگاه هاروارد است. با وجود اینکه نمیتواند درس بدهد؛ اما دانشجویان باید او را ببینند و مختصری با او صحبت کنند تا تأثیر مثبتی بر آنها بگذارد.
۶۰ سالگی سن شکوفایی اساتید است، نه بازنشستگی
وی تاکید کرد: اساتید را نباید در ۶۰ سالگی بازنشسته کرد؛ این افراد در این سن و سال به اوج شکوفایی علمی خود میرسند و میتوانند دانش خود را به دانشجویان منتقل کنند. آنها به قدری باید مطالعه کنند و به زبانهای مختلف تسلط پیدا کنند که در این سن به این سطح از دانش برسند. در حالی که در اوج کار، آنها را بازنشسته میکنند و میگویند که باید راه برای جوانترها باز شود. این رویکرد نه تنها به نفع دانشگاه نیست، بلکه به کیفیت آموزش و پژوهش نیز آسیب میزند. این افراد را در نظر میگیرید، اما افرادی که استخدام میکنید هنوز بنیه تدریس ندارند. این افراد باید زیر نظر استادان کارورزیده و کارآزموده فعالیت کنند و تبادل علم داشته باشند تا به تدریج تجربههای لازم را کسب کرده و به کلاسها بروند.
استاد دانشگاه ادامه داد: اگر برنامهریزیها به گونهای نباشد که پایداری را تضمین کند، مجموعه این موضوعات میتواند پایداری برنامهها را متزلزل کند. بنابراین، کسی که در حال برنامهریزی است، برای اینکه کارش پایدار باشد، باید بخشی از این مواردی که ذکر شد را در نظر داشته باشد.
وی با اشاره به مهارتهایی که در برنامههای آموزشی باید باشد گفت: دو مسئله میتواند کمک کند. روی صحبت من بیشتر با افراد در مقطع دکتری صحبت میکنم. البته با آمدن نظام تجددگرایی و مدرنیته، علم دچار تغییراتی شده است. اما علم نباید تحت تأثیر تجدد قرار گیرد. سنتهای علمی در تمام نقاط دنیا باید حفظ و تقویت شوند، نه اینکه منسوخ شوند و شکافهای غیر واقعی در کارهای علمی ایجاد کنند. هیچ کس نباید در دانشگاه به خاطر مسائل غیر علمی منصب بگیرد؛ این موضوع میتواند بسیاری از مشکلات را حل کند. مناصب دانشگاهی باید با مناصب اداری تفاوت داشته باشند و در رأس کار، افراد باسواد قرار گیرند.
آذر افزود: به یاد دارم که علیاصغر حکمت در دانشگاه تهران حضور داشت و افرادی مانند او در دانشگاهها بودند. هرچند که نمیخواهم بگویم افراد قدرتمند امروزه وجود ندارند، اما باید بررسی شود که آیا افرادی که جایگزین آنها شدهاند، شایستگی دارند یا خیر.
وی با اشاره به راهکارهایی برای توسعه پایدار، تشریح کرد: دانشگاه نباید به سادگی گرفته شوند. زمانی که در دانشگاهی کار میکنید، باید حقوقتان با زندگیتان تناسب داشته باشد و استاد نباید به کاری جز علم مشغول باشد. اما اگر استادی نیاز به تأمین معیشت داشته باشد، ناگزیر به انجام کارهای دیگری خواهد بود. بنابراین، نخست باید استادان تأمین شوند. دوم اینکه تمام دانشگاهها باید کرسیهای علمی داشته باشند. به عنوان مثال، استادی که در تدریس یک کتاب متخصص است، باید کرسی آن درس را داشته باشد. این بدین معناست که باید مقاله نوشته باشد، کتاب تألیف کرده باشد و سالها تدریس کرده باشد. نام او باید در فضای مجازی منتشر شود تا دیگران از آن بهرهمند شوند.
عضو هیئت علمی دانشگاه افزود: نباید دانشجوی دکتری را سبک و کماهمیت گرفت. برخی اساتید معتقدند که رسالهها باید میان استادان گروه تقسیم شود و از بیرون گرفته نشود. آنها نمیدانند که موضوعات متنوعاند و ممکن است شخص واجد شرایطی برای یک رساله وجود نداشته باشد. بنابراین، باید موضوعات را به اساتید کاربلد سپرد تا دانشجو دچار مشکل نشود. من شاهد بودهام که برخی اساتید راهنمایی که از دانشجو موضوع را میپرسند، تحقیق را مطالعه نکردهاند. همه افراد و کارکنان باید مسئولیتپذیر باشند و به علم ایمان داشته باشند. مقررات باید رعایت شوند و مسئله علم باید روشنتر و جدیتر تلقی شود.
وی گفت: دانشگاهها باید تحقیقات و پژوهشها را به سمتی هدایت کنند که با اهداف توسعه پایدار پیوند بخورد. تمام رسالهها و تحقیقات باید در راستای این اهداف گام بردارند. این رویکرد میتواند به حل مشکلات و گرههای موجود در زمینههای مختلف کمک کند و راهکارهایی برای ارتقاء کیفیت زندگی و بهبود شرایط اجتماعی، اقتصادی و محیطزیستی ارائه دهد. با تمرکز بر توسعه پایدار، دانشگاهها میتوانند نقش مؤثری در ایجاد تغییرات مثبت و پایدار در جامعه ایفا کنند و به تأمین نیازهای حال و آینده بشر بپردازند. این امر نیازمند همکاری بین رشتهای و مشارکت فعال دانشجویان و اساتید در پروژههای تحقیقاتی مرتبط با توسعه پایدار است.
اسماعیل آذر در پایان این ابیات را به عنوان حسن ختام سخنان خود خواند: شکار شیر گوزن است و آن یوز آهو/ و مرد بخرد را علم و حکمت است شکار/ که مرد علم بگور اندرون نه مرده بود/ و مرد جهل ابر تخت بر بود مردار