گسترش تجهیزات الکترونیک کودکان را در معرض بروز اختلالات روانشناختی قرار داده است.
به گزارش ایسنا، روزنامه همشهری نوشت: «اینکه سالهاست تلویزیون به عضو ثابت و جدانشدنی بسیاری از خانوادهها تبدیل شده و بسیاری از مادران آن را به عنوان پرستار کودکشان انتخاب کردهاند تا به امور خانه برسند و برای طولانیتر کردن ساعت کار این پرستار، از فیلمها و سیدیهای کارتون هم استفاده میکنند به کنار، چند سالی است استفاده از گوشیهای موبایل و تبلت هم میان کودکان رواج فوقالعادهای یافته و حتی برخی از آنها از همان سنین بسیار کم، گوشی یا تبلت اختصاصی دارند و سرشان مدام گرم بازیهای کامپیوتری و حتی حضور در فضای مجازی است. در دست گرفتن موبایل و سرگرمبودن اعضای خانواده و فرزندان بزرگتر، حتی موجب توجه کودکان کوچکتر و یکی، دوساله خانوادهها به این وسیله شده و آنها نیز از همان سنین، نخستین علاقههای خود را با درخواست پخش موسیقی و ... آغاز میکنند؛ روندی که اگر مدیریت و محدود نشود، اتفاقات ناخوشایندی را در روند رشد ذهنی کودکان ایجاد خواهد کرد.
اختلالی بسیار جدی
«سندروم صفحات الکترونیک» اختلالی است که عمدتا در میان کودکان کمسنوسال رخ میدهد؛ کودکان زیر ۱۰ یا ۱۱ سال؛ کودکانی که در سالهای آغازین و بسیار مهم رشد ذهنی و مغزیشان، زمان زیادی از وقت خود را پای صفحات الکترونیک میگذرانند و حضور در این فضا، اختلالات رشدی برایشان ایجاد میکند. به گفته حانیه علیمددی، روانشناس، این کودکان عمدتا دارای مشکلات خلقی، اضطرابی و شناختی بوده و در تنظیم عواطفشان مسئله دارند. خلق و خویشان به صورت غیرطبیعی بالا و پایین میرود، دارای استرس و نگرانیاند، خواب باکیفیتی ندارند، در ایجاد ارتباط مشکل داشته و ارتباط چشمی کمی برقرار میکنند، شنوندههای خوبی نیستند، پرخاشگرند و ... . البته تمام این نشانهها با هم بروز نکرده و معمولاً کودکان چند نشانه را از خود بروز میدهند.
علیمددی این نکته را هم میگوید که این نشانهها عمدتا شبیه علائم اختلال اوتیسم است و در برخی تحقیقات نیز به ارتباط میان گسترش فضای دیجیتال با انفجار اوتیسم اشاره شده است.
تعاملات مجازی و بیکیفیت
رشد مغزی کودکان در ۲-۳ سال ابتدایی زندگیشان بسیار بالاست؛ آنقدر که در مجموع دیگر سالها به این میزان نبوده و عمدتا لطمههای واردشده نیز در این سنین، بهراحتی در سالهای بعد قابل جبران نخواهد بود. کودکانی که در این سنین در معرض صفحات الکترونیک که تلویزیون نیز در زمره آنها محسوب میشود قرار میگیرند، با اختلال جدی گفتار و ایجاد تعامل با دیگران مواجه خواهند شد. علیمددی میگوید: «این کودکان به جای قرارگرفتن در فضایی واقعی و برقراری ارتباط باکیفیت، در فضای مجازی و دیجیتال قرار دارند به همین دلیل گفتار در آنها به خوبی رشد نمیکند. آنها در این فضا بهصورت منفعل عمل کرده و اطلاعاتی با سرعت بالا دریافت میکنند که ذهنشان در پردازش آنها با مشکل مواجه شده و به هم میریزد. در حالی که اطلاعات در دنیای واقعی با ریتم مشخص و آرامتری به آنها منتقل شده و توانایی پردازش و تفکر در مورد آنها را دارند.»
مقصران اصلی بروز اختلال
اولین قدمهای سوقدادن کودکان به سمت اختلال صفحات الکترونیک را والدین آنها برمیدارند. پدر و مادری که معمولا خودشان هم ساعات طولانی، از تلویزیون، موبایل، تبلت و ... استفاده میکنند و زمانبندی مشخصی برای آن ندارند و کودکانشان نیز پابهپای آنها در معرض همین صفحات قرار میگیرند. دسته دیگر پدر و مادرهایی هستند که به دلیل عدم آگاهی از مضرات صفحات الکترونیک برای کودکان، مشغلههای خودشان یا بیحوصلگی، این تجهیزات را بهراحتی در اختیار فرزندانشان قرار میدهند و زمانبندی و مدیریت صحیحی بر آن اعمال نمیکنند. به گفته علیمددی سبک زندگی خانوادهها نقش مؤثری در این مسئله دارد. او میافزاید: «آنها که اوقاتشان را با فعالیتهای مفید پر میکنند، ورزش میکنند، برنامههای تفریحی مثبت دارند فرزندانشان را نیز وارد فضای ارتباطی و یادگیری مثبت کرده که هم از جنبه روانی و هم از نظر جسمی رشد خواهند داشت. این سبک زندگی برای پیشگیری و درمان این اختلال حرف اول را میزند.»
برای درمان چه کنیم؟
اولین قدم برای درمان کودکان معتاد به صفحات الکترونیک، محدودکردن زمان استفاده آنها از این تجهیزات است. آن گونه که علیمددی میگوید: «برای کودکان کوچکتر و کمسنوسال، قطع کامل استفاده، راه حل درست و نسبتا بدون مشکلی است و چالش کمتری ایجاد میشود اما برای بچههای بزرگتر کمی کار سختتر است و بهتر است با شیوه تعامل و گفتوگو و آگاهکردن آنها از مضرات استفاده بیش از حد بهرهمند شد. همچنین حدود سه هفته تا یکماه باید استفاده از وسایل الکترونیک را به طور کامل قطع کنیم تا مشخص شود مشکلات پیشآمده به چه میزان تحت تأثیر این فضا بوده. در این مدت به کودک فرصت خواهیم داد خودش را در دنیای واقعی پیدا کند، تعاملات را شناخته و آنها را کشف کند.
در مورد کودکان کوچکتر همان طور که عنوان شد قطع دسترسی باید به صورت کامل باشد اما برای کودکان بزرگتر با محدودکردن طی زمان و مثلا اجازه استفاده آنها بهمدت یکساعت در روز میتوان پیش رفت. این روانشناس این را هم میگوید که در بسیاری از مواقع، مقاومت خود والدین اجازه درمان صحیح و درست این اختلال را سلب میکند؛ والدینی که میگویند این همه کودک پای تلویزیون نشستند، ما هم کودک بودیم مینشستیم، مگر چه اتفاقی برایمان افتاد یا والدینی که نمیتوانند در مقابل اصرار فرزندانشان مقاومت کنند و محبت مادرانه و پدرانه اجازه اعمال محرومیت را به آنها نمیدهد، کار را سخت میکنند. این مسائل باید ابتدا در والدین بررسی و حل شود تا روند درمان اختلال هر چه سریعتر برای کودک آغاز شده و نتیجه مثبت آن حاصل شود.»