کودکان به این علت نقاشی میکنند که از حرکت و فعالیت لذت میبرند و آن را نوعی رفتار بازیگونه به حساب میآورند و آنچه در ناخودآگاه دارند، روی کاغذ ترسیم میکنند. به همین دلیل میتوانیم با بررسی نقاشیها، به انگیزهها و کارکردهای آنها دست یابیم.
نقاشی کردن کودک، اهمیت زیادی در رشد و تکامل بعدی مهارتهای تصویریاش در آینده دارد. مجموعه نمادهای تصویری در نقاشی کودک موجب تسهیل یادگیریهای بعدیاش میشود. به طور کلی، با بررسی نقاشی کودکان میتوانیم به آزمونهایی برای سازگاری هیجانی آنها دست یابیم.
محل ترسیم نقاشی کودک روی صفحه، بیانکننده موضوعهای مختلف است.
تمرین
ورقه کاغذی در ابعاد 5/29×21 سانتیمتر (A4) تهیه کنید و از کودکتان بخواهید آدمک یا هر چیز دیگری بکشد. سپس نقاشی او را به صورت زیر تقسیمبندی کنید.
راست بالا |
وسط بالا |
چپ بالا |
راست وسط |
وسط |
چپ وسط |
راست پایین |
وسط پایین |
چپ پایین |
کاغذ را عمودی در نظر بگیرید. چون معمولا درازای آدمک، بیش از پهنای آن است. حال اگر کودک شما، کاغذ را بچرخاند و ورقه را به صورت افقی قرار دهد و آدمک و موضوع نقاشیاش را در جهت افقی ترسیم کند، این واکنش به دو صورت تفسیر میشود:
1ـ نشاندهنده وجود یک حس عینی تحولیافته است. یعنی نیاز بیشتری به فضای پیرامونی دارد و نوعی مادینگری و فقدان آرماننگری در او وجود دارد.
2ـ همچنین میتواند نشاندهنده نوعی تضادورزی باشد. به این معنی که دارای روحیه متناقض است و با انجام این عمل متضاد، به ثابت کردن شخصیت خود نیاز دارد.
نقاشی در صفحه
اگر نقاشی کودکتان در سمت چپ قرار بگیرد، مربوط به گذشته اوست. سمت راست مربوط به آینده است. هرچه نقاشی کودک به سمت چپ گرایش داشته باشد، کودک تمایل دارد که هیجانها و احساسهای خود را به صورت مستقیم بیان کند و رفتاری کودکانه نشان دهد. کشیدن نقاشی در سمت راست صفحه، نشاندهنده مهار عقلی و تحولیافتگی کودک است. در کودکان راست دست، ناحیه چپ، نشاندهنده دلبستگی به مادر است و ناحیه راست، دلبستگی به پدر را نشان میدهد. در کودکان چپ دست، عکس این قضیه است.
پایین صفحه کاغذ، بیانکننده جهان تاریک مربوط به ناخودآگاه است و قلمروی زمینی و مرتبط با زندگی روزمره را نشان میدهد. چون این قسمت از صفحه کاغذ، معرف زمین است، عنصر حیاتبخش را تشکیل میدهد. اگر کودک، خط زمین را در نقاشیاش ترسیم کند، گاهی نشاندهنده نیاز حسی به تغذیه و ایمنی جسمانی است.
قسمت بالای صفحه، معرف ارزشهای برتر، جهان رؤیاها، خیالپردازیها و آرزوهای کودک است. معمولا حدود 40درصد کودکان، در پنج سالگی، موضوع نقاشی (مثلا آدمک) را در مرکز ترسیم میکنند، 70 درصد در هفت سالگی و به همین صورت افزایش مییابد. اگر پس از هفت سالگی، آدمک ترسیم شده، خارج از مرکز صفحه باشد، میتوان به وجود یک نابهنجاری اشاره کرد.
تناسب آدمک ترسیمی کودک شما نیز دارای اهمیت است. اگر آدمک، بزرگ باشد، به معنای اعتماد به نفس و احساس ایمنی و شکفتگی است و گاهی نشاندهنده ناتوانی در مهار خود است. اگر کودک، آدمکش را کوچک ترسیم کند، بیانکننده کمرویی و ترس است و معمولا آدمک، در نواحی خارج از ناحیه مرکزی صفحه ترسیم میشود.
آدمکهایی با سرهای بزرگ
در محدوده سنی سه و چهار سالگی، سر آدمک نسبت به تنه آن، بزرگتر است. به این دلیل که جایگاه اعضای ارتباطی، یعنی چشمها، دهان، بینی و گوشهاست.
سر برای این کودکان، بخش اصلی اندام انسان است. شاید به این دلیل که کودک میخواهد در داخل دایره (سر) اجزایی را بگنجاند و هنوز به آن مرحله از شناخت نرسیده، سر را بزرگتر میکشد تا اجزا در آن جا شود. کودک، هر چه بزرگتر میشود، نسبت تنه و سر آدمک متناسبتر میشود. در کودکان سه ساله، گاهی سر، تنه هم هست و دستها و پاها به سر وصل میشوند. در این سن، بیشتر پاها ترسیم میشوند تا دستها و بازوها و تکرار پاها در نقاشیها بیشتر است.
نکته جالب دیگر در نقاشی کودکان، شفاف بودن آن است. برای مثال، اگر به کودک پنج یا شش ساله بگویید آدمکی ترسیم کند که پشت میز نشسته است؛ او این نقاشی را طوری ترسیم میکند که پاهای آدمک و تمام خطهای میز، مرئی هستند و نقاشی او دارای شفافیت است. اگر به کودک چهار یا پنج ساله بگویید آدمکی روی اسب ترسیم کند، باز هم پاهای آدمک روی اسب، کاملا مشخص است.
ثبت فضا و نقطه دید در کودکان بزرگتر دیده میشود. اگر به کودک هشت ساله بگویید آدمک را پشت میز ترسیم کند، آن را واقعبینانه ترسیم خواهد کرد؛ یعنی در نقاشی او، بخشی از پاهای آدمک مشخص میشود.
خطها
خطهای نقاشی کودکتان نیز دارای اهمیت است. خطهای پررنگ و ضخیم نقاشی، نشاندهنده تمایل به لذتهای جسمانی و شهوتگرایی است. این مسئله، در مراحل رشد روانی جنسی فروید مطرح است. اگر خطها آنچنان خشن باشند که تا پاره کردن کاغذ پیش روند، نارضایتی و پرخاشگری را نشان میدهند.
خطهای کمرنگ در نقاشی، بیانکننده حساسیت، ملایمت و ظرافت است و گاهی کمرویی و نداشتن اعتماد به نفس و تردید کودک را نشان میدهد.
گاهی فشاری که کودک روی کاغذ میآورد، در قسمتهای مختلف نقاشی، متفاوت است؛ یعنی در قسمتی از نقاشی، کمرنگ و در قسمت دیگر، پررنگ ترسیم میشود؛ برای مثال، ممکن است لبهای آدمک یا چشمهای آدمک، خطهای ضخیم داشته باشد. این مسئله، نشاندهنده ناحیهای است که تعارض را در کودک برمیانگیزد. کنش درونی، کودک را وادار میکند خطها را پررنگ کند، آنها را سایهدار ترسیم کند و حتی گاهی دور نقاشی خود، یک دایره حفاظتی ترسیم کند.
اگر کودک شما، خطها را استوار و مستقیم ترسیم کند، نشاندهنده اعتماد به نفس، مصمم بودن و تأثیرناپذیری اوست. در حالی که خطهای منقطع، در نقاشی کودک تأثیرپذیر، مردد و کمالجو دیده میشود.
اگر در نقاشی کودک، نقطهگذاری دیده شود، نشاندهنده داشتن مادری عصبی و بهانهجوست. همچنین نشاندهنده مقابله با احساس گناهکاری ناشی از ادرار بیاختیار است. خطهای موازی، سایهها و چهارخانهها، در نقاشی کودکان مضطرب دیده میشود. سایهها و رنگهای خاکستری، نشاندهنده افسردگی است، البته اگر زیاد باشد و تکرار شود. مدت زمانی که کودک به سایه زدن اختصاص میدهد، بیشتر از خود سایهها مهم است.
خطهای شکسته و زاویهدار: نشاندهنده چابکی، خشم، ناآرامی، مردانگی و نیروست. در حالی که خطهای منحنی و انحنادار، ابتداییتر هستند و ملایمت، مسالمت، تبعیتجویی، زنانگی، خوددوستداری و نرمش را نشان میدهند. حلقههایی که به دور یک محور میچرخند، از شکلهای زاویهدار هندسی، ابتداییتر هستند. کشیدن چنین خطهایی، تا چهار سالگی، بهنجار هستند. در صورتی که ترسیم آنها ادامه یابد، میتواند نشانههای روانگسیختگی را بروز دهد.
خطهای راست: نشاندهنده آرامش، وقار و بیانعطافی است.
خطهای سرازیر: نشاندهنده بدبینی، افسردگی، خستگی و مرگ است.
خطهای سربالا: شادی، زندگی و انفجار احساسات شدید را نشان میدهد.
خطخطی کردن و پاک کردنهای زیاد: آشکارکننده نامصمم بودن، نارضایتی از خود و احساس حقارت است. لکهها و سیاه کردنها، احساس گناهکاری را نشان میدهند. اگر نقاشی کودک، حالتی کثیف و درهم ریخته داشته باشد، یعنی او، کودکی است که در مرحله مقعدی (مرحلهای که کودک، مدفوع خود را نگه میدارد و از این کار لذت میبرد) وجود دارد تثبیت شده است، اما این تثبیت در کودکانی که نقاشی آنها، تمیز و دارای نظم است، گرایشهای وسواسی را نشان میدهد. در سنهای بالاتر، تمیزی میتواند به دلیل جلب رضایت بزرگترها باشد.
بخشهایی که سفید گذاشته میشوند، نشاندهنده مرزها و فاصلهگیریهاست و با توجه به فضای ترسیمی باید تفسیر شوند.
منبع: http://niniban.com