سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی

مدیر سایت: دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی

سایت تخصصی روانشناسی
دکتر سکینه سلطانی کوهبنانی
دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد
مدیر پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد

آدرس محل کار:

آدرس دانشگاه: مشهد ، میدان آزادی ، دانشگاه فردوسی ، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی ، گروه علوم تربیتی ، تلفن تماس : 05138805000داخلی 5892
پلی کلینیک روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد : شماره داخلی 3676

آدرس مرکز مشاوره : مشهد، پنج راه سناباد، تقاطع خیابان پاستور، ساختمان پزشکان مهر، مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی اندیشه و رفتار، شماره های تماس: 05138412279


آخرین نظرات
ترس و اثرات آن در مبارزه و  و درگیری های فیزیکی
ترس از مبارزه یک امر غیر طبیعی و اختلال حساب نمی شود
درک و قبول این اصل که ترس از مبارزه یک اختلال شخصیتی نیست بسیار مهم و حائز می باشد. اما اگر این ترس به قدری شدید است که شما را مجبور به گذشتن و بیخیال شدن از حق و حقوق خود می کند، به جهت اینکه از درگیریها اجتناب کنید، می بایست قطعا در جهت خلاص شدن از این ترس کاری انجام دهید.

افراد نرمال و بهنجار تمایلی برای درگیر شدن و مبارزه ندارند. بعنوان یک فرد نرمال و طبیعی از ایجاد درگیری و شرکت در آن خوشنود نمی شویم و نباید هم بشویم زیرا ممکن است به خود، دیگران و یا هردو آسیب برسانیم. به هر حال بعضی از افراد در قیاس با دیگران میل و رغبت کمتری برای درگیری های فیزیکی دارند. آنها دوست دارند که از هرنوع تلاش و حرکت به سوی هرگونه درگیری اجتناب کنند و البته نتیجتا این امر باعث خواهد شد که فکر هر گونه مبارزه و درگیری فیزیکی برای آنها هولناک و ترس آور جلوه کند.

چرا ما از مبارزه و پیش آمدن حس درگیری بیشتر از دیگران می ترسیم؟
پاسخ به این سوال در قالب 4 احتمال زیر نهفته است. که یکی یا چندتا از دلایل زیر میتواند باعث ترس شما از مبارزه باشد.
تمام موارد را بخوانید تا بهتر خود را بشناسید و از این حس ترس در مبارزه رهایی پیدا کنید:

زود رنجی بیش از حد و ترس
آیا شما یک فرد بسیار زودرنج و فوق العاده حساس هستید؟
افرادی که میزان زودرنجی آنها بالاست گرایش و تمایل به عدم ایجاد هرگونه درگیری فیزیکی نسبت به دیگر افراد معمولی در جامعه دارند و مشخصا از مبارزات ابراز تنفر و دوری می کنند.اگر شما یک فرد فوق العاده زودرنجی هستید به احتمال زیاد یکی از دغدغه های اصلی شما در زندگی سعی در اجتناب از مبارزه و هرگونه درگیری شدید فیزیکی به هر قیمتی می باشد. ‌

‌نداشتن تجربه کافی در مبارزه
حتما به یاد دارید اولین روزی که شروع به رانندگی کردید، آیا یک مقدار ترس نداشتید؟ مطمئن هستم که در آن زمان خیلی بیشتر از آن چیزی ترس داشتید که در حال حاضر بعد از چند سال که به راحتی رانندگی می کنید دارید. اعتماد به نفس با انجام مداوم یک فعالیت مشخص ساخته و شکل می گیرد که چندین مرتبه آن را با موفقیت به اتمام رسانده باشید.

اگر شما هیچ وقت قبلا در یک درگیری فیزیکی نبوده باشید پس حتما به احتمال زیاد در یک درگیری نسبت به افرادی که هر روز در یک مبارزه جدید شرکت می کنند حس ترس بیشتری خواهید داشت.

‌نداشتن اعتماد به نفس نسبت به توانایی های مبارزاتی خود
یکی از دلایل ترس از مبارزه یا یک درگیری ، می تواند به واسطه فقدان اعتماد به نفس در توانایی افراد در دفاع از خود و پیروز شدن حین درگیری و مبارزه باشد. نتیجتا هر زمان که شما احساس کردید اطمینان صد در صدی نسبت به توانایی خود در یک مبارزه دارید دیگر هیچ وقت احساس ترس نمی کنید.

تمرین هر کدام از انواع ورزش های رزمی می تواند این ترس را به مرور کاهش دهد.


داستانک
روزی مزرعه داری نزد استاد بروسلی Bruce Lee آمد و به او گفت: من در دهکه مجاور مزرعه ای بزرگ دارم به تازگی عده ای اوباش بعضی شب ها به سراغ انبار مزرعه من می آیند و هرچه می خواهند می برند. من و فرزندانم و کارگران مزرعه حریف آنها نمیشویم. در صورت امکان سه نفر از رزمی کاران دهکده را نزد ما بفرستید تا از ما دفاع کنند. استاد گفت: در حال حاضر یک مبارز معمولی بیشتر در مدرسه نیست. اما می توانی به مدرسه رزمی دهکده بروی و سه رزمی کار حرفه ای انتخاب کنی و همراه این شاگرد معمولی به مزرعه خودت ببری.

 

موقع خداحافظی استاد به مزرعه دار گفت: نفر چهارم که شاگرد مدرسه است یک رزمی کار معمولی و تازه کار هست بهتر است او را در درگیری دخالت ندهید. یک هفته بعد مزرعه دار خوشحال و خندان به همراه چهار رزمی کار به مدرسه برگشت و گفت: آن سه رزمی کار حرفه ای را کنار کشیدم و برایشان در وصف هیبت و خشونت و وحشی گری اوباشان به تفصیل صحبت کردم. به نفر چهارم که شاگرد شما بود کاری نداشتم چون خودتان گفتید مبارزی معمولی است و بهتر است در جریان اتفاقات نباشد.

اما در کمال حیرت شبانگاه وقتی اوباشان حمله کردند آن سه مبارز حرفه ای در ابتدا از ترس بر جای خود میخکوب شدند و نفر چهارم که می گفتید مبارزی معمولی است به تنهایی و با شجاعت همه را زخمی کرد و فراری داد. شب دوم دوباره اوباشان با تعداد بیشتری به مزرعه حمله کردند. رزمی کاران حرفه ای را کنار کشیدند و به آنها گفتند که حمله جدید وحشیانه تر و خشن تر است و یک مبارزه واقعی است. اما با کمال تاسف دوباره آنها موقع دیدن اوباشان از ترس هول کردند و در جای خود بی حرکت باقی ماندند و این مبارز معمولی شما با شجاعت اوباشان را با خفّت وادار به فرار کرد. شب سوم دیگر از دست رزمی کاران ترسو خسته شدم شاگرد شما را به تنهایی کناری کشیدم و به او حقیقت را در مورد وحشی گری و خشونت اوباشان گفتم و از او خواستم که در شب آخر مراقب ما باشد و با ما بجنگد. آن شب اوباشان که حمله کردند شاگرد شما برای مدتی از ترس سر جایش میخکوب شد و هیچ واکنشی نشان نداد اما وقتی خودم و فرزندان و کارگرانم به اوباشان حمله کردیم او و بقیه رزمی کاران هم وارد میدان شدند. و برای همیشه اوباشان را تارو مار کردیم. بعد از آن دیگر کسی مزاحم ما نشد. و به همین خاطر مبارزان را به دهکده شما برگرداندم.

مزرعه دار موقع خداحافظی پرسید: پرسشی که برایم پیش آمده این بود که چرا دو شب اول رزمی کاران حرفه ای ترسیدن اما شاگرد معمولی شما نترسید اما شب آخر که همه با هم مصمم به حمله بودیم شاگرد شما ترسید و برای مدتی خود را کنار کشید؟ و برعکس رزمی کاران حرفه ای شب آخر مردانه جنگیدند؟!

استاد با لبخند گفت: مقصر ترس آنها خود تو بودی که قبل از مبارزه با وصف وحشی گری و خشونت اوباشان آنها را ترسناک و غیر قابل شکست توصیف میکردی. دو شب اول چون با شاگرد مدرسه کاری نداشتی هیچ برداشتی از میزان وحشی گری و قدرت متجاوزان نداشت و برای همین با تمام قوا و شجاعانه جنگید و آنها را شکست داد اما شب آخر چون وصف خشونت و قدرت آنها را زبان تو که به ظاهر مطلع بودی شنید ترس به جانش افتاد و چند دقیقه آغاز نبرد وارد میدان نشد. به خاطر داشته باش همیشه قبل از مبارزه دشمن را شکست دادنی و خوار نشان دهی و قدرت حریف را با قصه پردازی و داستان سرایی از آنچه واقعاٌ هست بیشتر جلوه ندهی. وقتی در وصف وحشی گری و خشونت دشمن داستان می بافی باید بدانی که تاثیر آن روی مبارزان خودت به صورت ترس و دلهره ظاهر می شود و تو با این قصه گویی در حقیقت نقش نفوذی دشمن را داشتی و بیشتر به دشمن خدمت می کردی تا به یاران خودت !

این است تاثیر ترس !!! قوی باشید و نه خود و نه حریف خود را دست کم بگیرید !!!


شجاعت
شجاعت ترکیبی از قدرت ذهنی، دانش و اعتمادبه‌نفس است که همگی در یک خصوصیت اخلاقی جمع شده‌اند. شجاعت به شما کمک می‌کند که بتوانید تصمیم‌های دشوار بگیرید، بدون اتلاف وقت دست به اقدام بزنید و به آسانی با موقعیت‌های دشوار مواجه شوید. زمانی که وظایف جدیدی به شما محول می‌شود، نیاز به شجاعت دارید؛ زمانی که می‌خواهید با کسانی رودر‌رو شوید که به نوعی باعث رنجش شما شده‌اند، نیاز به شجاعت دارید و حتی زمانی که عملکرد ضعیفی دارید (چراکه می‌ترسید کارتان کاملا بی‌نقص نباشد) نیز نیاز به شجاعت دارید. وقتی شجاع‌تر می‌شوید، با قدرت بیشتری وارد عمل می‌شوید و اتفاقاتی را که ممکن است بیفتند، بهتر مدیریت می‌کنید.

شجاعت چیزی نیست که با آن متولد شده‌ باشید، اگرچه چیزی هم نیست که بتوانید یک شبه آن را کسب کنید. مانند همه‌ خصوصیات اخلاقی مطلوب، برای پرورش شجاعت نیز باید تلاش کنید.

بعضی اوقات لازمه‌ شجاعت، این است که از بیرون به ماجرا نگاه کنید. اگر شما نمی‌ترسیدید، آیا قادر بودید کاری را که می‌بایست انجام شود، انجام بدهید؟ احتمالا! فکر می‌کنید اگر نمی‌ترسیدید، آدم بهتری بودید؟ به احتمال زیاد! وقتی شما از زاویه‌ دیگری به قضیه نگاه می‌کنید، ممکن است ببینید که واقعا قادر به انجام کارها هستید، از ته دل و بدون ترس. و اگر به نظر می‌آید که نمی‌توانید شجاعت را در آن لحظه پیدا کنید، تنها «وانمود کنید» که نمی‌ترسید. ممکن است به نظر دیگران همان قدر شجاع بیایید، کسی چه می‌داند، شاید حتی بتوانید خود را نیز قانع کنید که ترس‌تان تنها ساخته و پرداخته‌ ذهن خودتان است. آن‌قدر وانمود کنید تا سرانجام به حقیقت تبدیل شود. به تمام چیزهایی فکر کنید که اگر نمی‌ترسیدید و شجاع بودید، می‌توانستید انجام بدهید. باز هم می‌خواهید فرصت‌های خود را از دست بدهید؟


‌تجربه های تلخ و بد گذشته
اگر در گذشته مکررا و به تعداد زیاد در درگیری ها مورد ضرب و شتم قرار گرفته باشید قطعا در مبارزات آینده خود احساس ترس خواهید داشت. ذهن شما حین درگیری احساس ترس می کند و دائما تجربیات گذشته را برای شما تکرار و تداعی خواهد کرد. در نهایت باید بدانید که درگیری یک عملکرد بد و نا مناسب است.

درگیری فیزیکی یک عمل نسنجیده و نامناسب است و قاعدتا نباید در یک درگیری شرکت کنید، مگر اینکه انتخاب دیگری نداشته باشید. پس اگر در اکثر اوقات با دیگران در گیری پیدا می کنید بهتر است در یک دوره مدیریت خشم و عصبانیت ثبت نام کنید!

اما در نظر داشته باشید، با وجود اینکه درگیری فیزیکی حرکتی ناپسند می باشد، اما عدم اطمینان از توانایی رزمی در دفاع از خود در یک درگیری نیز به همان اندازه نکوهیده است. ثبت نام و یادگیری یک هنر و ورزش رزمی در این خصوص به شما کمک خواهد کرد. ‌



10 راهکار برای خداحافظی با ترس و بزدلی
حتی شجاع‌ترین افراد هم ترس‌هایی دارند. از ترس از ارتفاع و هواپیما گرفته تا ترس از حیوانات و رانندگی در شب و تنهایی و… . اما موضوع اینجاست که ما باید با این ترس‌ها کنار بیاییم و نگذاریم مانع ما شوند.

هیچکس دربرابر ترس مقاوم نیست و همه، حتی شجاع‌ترین افراد هم ترس‌هایی دارند. از ترس از ارتفاع و هواپیما گرفته تا ترس از حیوانات و رانندگی در شب و تنهایی و… . اما موضوع اینجاست که ما باید با این ترس‌ها کنار بیاییم و نگذاریم مانع ما شوند و این مطلب هم قصد دارد به شما نشان دهد که چطور با ترس‌هایتان کنار بیایید و شجاع‌تر باشید. پس با جام‌جم آنلاین همراه باشید.

۱.ترس همیشه وجود خواهد داشت
C.S Lewis می‌گوید: صلح به معنای نبود درگیری نیست، بلکه به معنای مقابله با درگیری است. به همین ترتیب شجاعت هم به معنای نبود ترس نیست. ما در زندگی ممکن است از خیلی چیزها بترسیم اما نکتهٔ مهم این است که چطور این ترس را مدیریت کرده و با آن روبه رو شویم.

۲. حتی باید به خاطر ترس‌هایمان سپاسگزار باشیم
مادرواقع برای ترسیدن طراحی شده‌ایم. این غریزه‌ای برای بقا یا پاسخی برای زنده‌ماندن است. وقتی شروع به مضطرب شدن راجع به چیزی می‌کنید یعنی زمان آن است که شرایط را ارزیابی کرده و تصمیمی بگیرید.

۳. تصمیم بگیرید که شجاع باشید
نکته‌ای که در مورد قبلی عنوان شد بنظر ساده می‌آید نه؟ اما ضرورتا اینطور نیست. هر فرد به شرایط مختلف به طور متفاوتی واکنش نشان می‌دهد. هیچ دستور العمل جادویی‌ای نیست که بتوانید با آن به سادگی به ترس‌هایتان غلبه کنید. هرچند اولین قدم در این راه این است که تصمیمی بگیرید. شما باید تصمیم بگیرید که شجاع، نترس و بی باک باشید. تصمیم بگیرید که این ترس نیست که باید شما را کنترل کنید بلکه این شما هستید که باید آن را کنترل کنید. این موضوع را به عنوان فرصتی برای پیشرفت ببینید.

۴. شجاعت فیزیکی مهم‌ترین نوع شجاعت نیست
افراد از پل‌ها، هواپیماها، کوه‌ها یا ساختمان‌ها می‌پرند و این واقعا کار هیجان انگیزی است اما برعکس، شجاعتی که برای انجام آن کارها نیساز است شجاعتی نیست که قرار است به شما کمک کند و شما را از وضع فعلی‌تان رهایی ببخشد. گاهی اوقات ترس‌های بغرنج روانی بیشتر در زندگی‌تان حس می‌شوند تا ترس‌های فیزیکی. در نتیجه تلاش کنید که تمرکز خودتان را بر روی مواجهه با ترس‌هایی که واقعا برایتان اهمیت دارند بگذارید.

۵. محدودیت‌های خود را بپذیرید
شما سوپرمن نیستید. شما قرار نیست همیشه از پس همهٔ کارها بربیایید. بنابراین اصلا مشکلی ندارد که تصمیم بگیرید کاری را انجام ندهید.

۶. به حرف‌ها و طرز فکر دیگران بی‌اعتنا باشید
کاری که حس می‌کنید درست است را انجام بدهید. شما مجبور نیستید چیزی را حتی به خودتان- ثابت کنید. افرادی که واقعا به شما اهمیت می‌دهند به تصمیم شما احترام می‌گذارند و شما را به زور وارد شرایط ناراحت کننده نمی‌کنند.

۷. خودتان را بشناسید
قدرت، اهداف و ارزش‌هایتان را بشناسید. وقتی عمیقا خودتان را بشناسید بهتر می‌توانید با شرایط استرس زا کنار بیایید.

۸. خطرناک‌ترین لحظات را به خاطر داشته باشید
زمانی که کارهای بزرگ و ریسکی انجام دادید را به خاطر بیاورید. زمانی که توانستید بر ترس‌تان غلبه کنید. اینها لحظاتی هستند که شما احساس قدرت و آسیب ناپذیری کردید. به همین خاطر هرچه بیشتر در مورد آن لحظات افتخار آمیز فکر کنید نترس‌تر می‌شوید.

۹. روی دیگران حساب کنید
این جمله را با خودتان تکرار کنید: کمک گرفتن ازدیگران اشکالی ندارد. کمک گرفتن از دیگران نشانهٔ ضعف نیست. اصلا اشکالی ندارد با افرادی که مورد اعتمادتان هستند صحبت کنید و از آنها کمک بگیرید.

10. شما از آنچه فکر می‌کنید سرسخت‌تر هستید
همهٔ ما در شرایط بسیار سختی قرار گرفتیم اما اغلب ارزشی برای این کارمان قائل نیستیم. خیلی از افراد ترسو هستند که وقتی دیگران به آنها نیاز دارند پشت‌شان را به آنها می‌کنند و ختی حاضر نیستند قدمی برای خودشان هم بردارند. بنابراین شما سرسخت‌تر از آنی هستید که فکر می‌کنید؛ به یاد داشته باشید که زندگی برای رو کردن بهترین شما، راه‌های خودش را دارد! پس به خودتان باور داشته باشید.



 



منابع: میگنا به نقل از :
ماهنامه رزم آور
ایلنا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی