جلوی دیدگان ما همچون سپند بر آتش خدمت در تلاطم بودی، اما ما چو ماهیان دریا همه چیز میدیدیم جز آب!
حالا تشنهی دیدار توایم و کوه و جنگل را در جستجویت سراب میبینیم. تو گم شدی، اما این هویت جمعی ما بود که پیدا شد و دنبال تو گشت.
تو «ما»ی ما را زنده کردی و خودت را در آغوش شهادت انداختی.
ای نعمت مغتنم، فقدان تو ارزش و عیار بودنت را آشکار نموده. در هیاهوی پوچ سیاستبازیها و در بازی پست دنیا، ای مرد چه میدانستیم که جایی در کنج دل ما آشیانه کردهای.
این خاصیت اخلاص است که بیسروصدا راه بندگان مخلص خدا را به قلبها باز میکند. ما به روی خوبیهایت چشم بسته بودیم، اما کجا میدانستیم که بازی دنیا تو را از ما پنهان میکند. حالا برای تو نه، برای خودمان «امّن یجیب» میخوانیم، شاید خدای «رادّ ما قد فات» آرامش را به دلهای ما بازگرداند.
شهادتت مبارک ای مرد خدوم مخلص بیادعا!
زهرا محسنی فر