بسیاری از والدین از تلاش برای متقاعد کردن بچههایشان در خوردن غذاها و سبزیجات، مأیوس و ناامیدند، اما واقعا در چه مقطع زمانی، وسواس غذا خوردن چیزی فراتر از یک سوءرفتار محسوب میشود؟
محققان دریافتهاند که سطوح متعادل و شدید خوردن انتخابی با مشکلات روانشناختی مانند تشویش، افسردگی و اختلال بیشفعالیکمتوجهی مرتبط است. مشکلات خوردن بسیار شایع است به حدی که بسیاری از پزشکان و محققان آن را بخش طبیعی رشد و پیشرفت بچهها در سنین مدرسه تلقی میکنند. تحقیقات نشان میدهد بین ۱۴ تا ۲۰ درصد از والدین اعلام کردهاند که بچههای ۲ تا ۵ ساله آنها، بدغذا هستند. سؤال این است که وسواس غذا خوردن چه زمانی مشکل تلقی خواهد شد؟
به منظور شناسایی این مسئله، محققان گروهی از بچههای ۲۴ تا ۷۱ ماهه را مورد بررسی قرار دادند. درباره عادات غذا خوردن این بچهها، عملکرد آنها، علائم احتمالی روانشناختی و عوامل متغیر محیط خانه با مربیان و پرستاران این بچهها صحبت شد. محققان بر آن بودند تا دریابند که آیا بدغذایی در سطوح متوسط و شدید میتواند میزان پیشرفت و رشد اختلالات روانشناختی را در بچهها پیشبینی کند یا نه.
همانطور که میدانید بروز اختلال میتواند اشکال مختلفی داشته باشد و میتواند بر سلامت، رشد، عملکرد اجتماعی و رابطه والدین با کودک تأثیر بگذارد. در نتیجه کودک حس میکند که کسی او را آدم حساب نکرده یا به تواناییهای او باور ندارد، و والدین به خاطر این مسئله خود را سرزنش خواهند کرد.
محققان دریافتند بچههایی که عادات غذا خوردن انتخابی متوسط تا شدیدی دارند تقریبا دو برابر بچههایی که وسواس غذا خوردن ندارند، علائم تشویش در آنها بیشتر دیده میشود. عادات غذا خوردن انتخابی هم در سطح متوسط و هم در سطح شدید با افزایش علائم افسردگی، تشویش اجتماعی و تشویش بسط یافته مرتبط است.
منبع: -http://www.alodoctor-irmedicalnewstoday