مولای من! امام زمان !
عادت کرده ام هر وقت دیگر کاری نداشته ام یاد شما بیافتم ......
الان کجایی گل نرگس ؟
شاید در حال سجده ای........
شاید در حال گریه ای ...
شاید در بین الحرمین قدم میزنی...
شاید پیش مادرت زهرایی ...
جایی هق هق گریه هایتان بلند شده ....
قربانت شوم...
پرونده ی اعمال مرا زمین بگذار..
به چه امیدی هر دوشنبه و پنجشنبه مرورش میکنی ؟
من تمام امیدم به این است که به دست شما آدم بشوم ...
و چیزی ندارم غیر از اینکه مثل گذشته بگویم
شرمنده ام