-
در مقام تعریف ، زبان به چیدمان مشخصی از نشانه های قراردادی که در امتداد زمان شکل میگیرند اطلاق میگردد که برای انتقال پیام و نیز نمایش و فهم ارتباطات و اندیشه ها به کار گرفته میشود و باعث شکل گیری مفهومی در فرد مقابل میگردد . به عبارت دیگر زبان پدیده ای است که به صورت گفتار ، نوشتار و یا اشاره تجلی می یابد . نمیدانیم و شاید هرگز نتوان دریافت که ذهن عادی انسان چگونه زبان را همچون ابزاری برای بیان و انتشار بی قید و شرط و احساس به کار میگیرد .
زبان را میتوان سیستمی دو سویه دانست که از یک سو راه به بیان افکار و مفاهیم مصنوعی ذهنی در قالب یک سری نشانه ها و علامات میدهد و از سوی دیگر تفسیر معکوس آن علایم و نشانه ها به شکل افکار و مفاهیم ذهنی را ممکن میسازد ( موسوی و همکاران ، مروری بر تکامل زبان و ژنتیک اختلالات تکلم 1393 ).
-
اختلالات گفتاری
اختلالات گفتاری انواعی از اختلالات ارتباطی هستند که در آنها مشکلاتی در تلفظ صحیح و منظم کلمات و ایجاد گفتار روان و قابل فهم وجود دارد . به طوری که نطق عادی کودک مختل میگردد .(مانند لکنت زبان) یا مشکلاتی در تولید صداهای خاص ایجاد میکند . بنابراین گفتار غیر عادی یا ناهنجار ، گفتاری غیر واضح و نامفهم است که با بیان و کفتار عامه جامعه تفاوت فاحش دارد .
این تفاوت منجر به جلب توجه دیگران و ناراحتی و خستگی گوینده و شنونده می شود . بر طبق گزارش دبیر علمی دوازدهمین همایش گفتار درمانی ایران ، اختلالات گفتاری در ایران 6-5 درصد جمعیت را شامل می شود که اختلال لکنت با 1-0/7 درصد شیوع در جامعه ، جزو اختلالات شایع است که با مشکلاتی در گرامر یا آرایش صحیح کلمات و جملات ، معانی یا دیگر جنبه های زبان همراهند و ممکن است زبان بیانی ( تولید زبان ) ، شنوایی ( اختلال در فهم زبان ) و اشاره ای را تحت تاثیر قرار دهند . مانند آفازی . اختلالات گفتار ، زبان و خواندن از جمله اختلالات تکاملی در اوایل کودکی هستند که 10-4 درصد کودکان را متاثر میکند ( شریبرگ و تامپلین 1999).
این اختلالات در کودکان ممکن است تاثیرات کوتاه یا بلند مدتی بر سلامتی داشته باشد و آنها را با مشکلات تحصیلی مواجه کند.
-
-
-
آفـازی: یک نقص ارتباطی و نشانه ای از آسیب مغزی در نیمکره چپ مغز است که میتواند ناشی از سکته ،ضربه ، تومور مغزی ، عفونت یا جراحت باشد و با مشکلاتی در بخاطر سپردن کلمات و نقص در صحبت کردن ، شنیدن ، خواندن و نوشتن همراه است و انواع مختلفی دارد ( کریشنر 2012 ). حدود یک میلیون نفر در آمریکا به آفازی مبتلا هستند ( انستیتو اختلالاتی عصب شناختی 2014 ) و شمار مبتلایان در هر سال حدود 80000 نفر است ( انجمن ملی سکته مغزی 2008 )
اختلال یادگیری : طیفی از اختلالات در فرایندهای روان شناختی پایه است که در فهم یا کاربرد زبان گفتاری یا نوشتاری دخیل هستند و ممکن است خود را به صورت ناتوانی در مهارتهای شنیدن ؛ فکر کردن ؛ حرف زدن ؛ خواندن ؛ نوشتن و یا انجام محاسبات ریاضی نشان دهد . اختلالات یادگیری از شایعترین اختلالات دوران کودکی هستند و شایعترین اختلال یادگیری , اختلال خواندن است ( میزن و کوپر 2012 ) حدود 5 درصد از جمعیت کلی کودکان مدرسه ای به این اختلال مبتلا هستند و میزان شیوع آن در حال افزایش است ( لگ 2008 ). طبق آمار جهانی 30-3 درصد جمعیت طبیعی هر کشور دچار اختلال یادگیری هستند که این آمار در کشور ما حدود 12 درصد است .
اختلال خواندن یا دیسلکسی : در آمریکا حدود 15-7 درصد از کودکان در سنین مدرسه دچار انواع مختلفی از اختلالات خواندن هستند . با توجه به عدم انجام بررسی در ایران اطلاعات دقیقی در این زمینه وجود ندارد اما بر اساس شواهد موجود احتمال می رود که آمار کودکان مبتل به اختلال خواندن در ایران کمتر از آمار اعلام شده نباشد . شکل رایجی از اختلالات یادگیری است که در آن با وجود برخورداری از سلامت بینایی ؛ شنوایی و هوشی توانایی فرد در یادگیری ، خواندن و نوشتن کلمات تحت تاثیر قرر میگیرد و با ناتوانی در شناخت واژه ها ؛ بخش کردن کلمه ؛ خواندن کند و نادرست و درک ضعیف مطالب خوانده شده مشخص می شود. در این بیماری مغز نمیتواند به درستی تصاویر معینی مانند اعداد و حروف را پردازش کند . دیسلکسی اغلب ناشی از اختلال در ناحیه ای قشری به نام پرسیلوین است . این ناحیه وظیفه پردازش زبان را به عهده دارد و بروز اختلال در آن توانایی کودک برای خواندن صحیح را مختل می کند . ( چامچر و هافمن 2007 ).
-
آسیب زبانی ویژه : عبارتست از تاخیر در اکتساب مهارتهای زبانی با وجود قابلیتهای حسی, شناختی؛ عصبی و هوشی طبیعی. این بیماری بعد از 4 سالگی تشخیص داده می شود ؛ زمانی که کودک علایمی از کندی یادگیری زبان در سالهای اولیه را نشان می دهد ( جونز و سیدنبرگ 1998 و مجله اختلالات زبانی 2009 ).
-
کنش پریشی رشدی - کلامی: اختلال در هماهنگی و کنترل حرکتی اندامهای گفتاری را که منجر به اختلال در ایجاد گفتار روان می گردد ، کنش پریشی رشدی - کلامی یا آپراکسی گفتار دوران کودکی می گویند. این حالت زمانی اتفاق می افتد که در پیام دهی مغز به عضلات گفتاری ( زبان ؛ لب و حنجره ) اختلال ایجاد شود و فرد قادر به سازماندهی این عضلات در جهت ایجاد صداهای منظم نباشد .
آپراکسی یک اختلال حرکتی و ناتوانی در انجام فعالیت ارادی و هدفدار ؛ با وجود داشتن هماهنگی و توان عضلانی طبیعی است که با فلج یا سایر آسیبهای حسی یا حرکتی قابل توضیح نباشد و در نتیجه آسیب عصبی ایجاد میشود . به عبارت دیگر ماهیچه ها قادر به عملکرد طبیعی هستند اما برنامه ریزی معیوب از سوی مغز مانع از انجام دقیق حرکات صحیح و هدفمند میشود . بر طبق گزارش شریبرگ و همکاران از هر 1000 کودک ؛ 2 -1 درصد آنها را درگیر میکند. ( شریبرگ ، ارام و واتسکوفسکی 1997 )
-
اختلال صدای گفتار : اختلال صدای گفتار یا اختلال واجی که شیوع آن در کودکان 3 ساله حدود 16درصد ( شریبرگ 2002 ) و در کودکان 6ساله حدود 4درصد ( شریبرگ 1999 ) است ، گروهی از اختلالات گفتاری است که با مشکلات تلفظی و نقایصی در تولید و استفاده مناسب از آواهای گفتاری همراه است و تلفظ برخی آواهای گفتاری ( واج ) در زبان مادری کودک یا گاهی افراد بالغ به لحاظ کمی یا کیفی به شدت دچار نقص می گردد ( ساکس ، تیلور و هانسن 2007 ).
این بیماری می تواند اثرات بلند مدتی را بر زندگی کودک اعمال کند . برای مثال بالغینی که تاریخچه ای از اس اس دی را در ایام کودکی خود گزارش می کنند نقایص بیشتری را در اجرای مهارتهای ارتباطی و کلامی خود نسبت به دیگر افراد نشان میدهند و اغلب مایلند شغلهایی را انتخاب کنند که بیشتر در انزوا باشد و نیاز کمتری به اعمال این مهارتها داشته باشد ( مک گو و بروئن 1995 ).
-
لکنت زبان : لکنت زبان از مهمترین و متداولترین اختلالات تکلمی در انسان است که سلیس و روان بودن تکلم را دچار نقصان میکند ( کیکانو 2008 ) و جریان گفتار توسط تکرارها یا امتدادهای غیر ارادی آواها ، هجاها ، لغات ، یا انسدادها و مکثهای غیر ارادی مختل میشود و گوینده گمان میکند که بر روی گفتار خود تسلط لازم را ندارد و می تواند به واکنشهای رفتاری و عاطفی ختم گردد ( مک گوئر 2012 )
شیوع این اختلال در طول زندگی یا نسبت به افرادی که انتظار میرود یکبار در زندگی خود به این اختلال مبتلا شوند ، حدود 5 درصد است ( مانسون 2000 ) و بطور کلی مردها 5-2 برابر بیشتر از زنها به لکنت زبان دچار می شوند( اشلی و یوآن 2005 ) .
لکنت زبان در اوایل کودکی آغاز می گردد و مطالعات نشان داده اند که 2/5 درصد از کودکان زیر 5 سال دچار لکنت زبان هستند ( یائیری و امبروس 2005 ) .
-
ﻣﻘﺎﻳﺴﻪی ﺗﺤﻮل زﺑﺎن ﻛﻮدﻛﺎن دارای اﺧﺘﻼﻻت ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﻛﻼﻣﻲ و ﻛﻮدﻛﺎن دارای اﺧﺘﻼﻻت ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﻏﻴﺮﻛﻼﻣﻲ
در تحقیقی که در شیراز انجام شد ( رشیدی و مرادی منش ) ، داﻧﺶ آﻣـﻮزان دوره اﺑﺘـﺪاﻳﻲ دﺧﺘـﺮ و ﭘـﺴﺮ دارای ﻣـﺸﻜﻼت ﻳـﺎدﮔﻴﺮی ﻣﺮاﺟﻌـﻪ ﻛﻨﻨـﺪه ﺑـﻪ ﻣﺮاﻛـﺰ ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲ ﻫﺎی ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﺳﺎزﻣﺎن اﺳﺘﺜﻨﺎﻳﻲ آن ﺷﻬﺮ مورد مطالعه قرار گرفتند. ﺑﻪ ﻋﻠﺖ تعـﺪاد اندک داﻧـﺶ آﻣـﻮزان دارای ﻣﺸﻜﻼت ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﺮاﻛﺰ ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲ ﻫﺎی ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﺳﺎزﻣﺎن اﺳﺘﺜﻨﺎﻳﻲ ﺷﻬﺮ ﺷﻴﺮاز در ﺳﺎل تحصیلی 1390 ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﻛﺮده اﻧﺪ، ﻛﻠﻴﻪ داﻧﺶ آﻣﻮزان ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺮار گرفتند. ﻟﺬا ﻧﻤﻮﻧـﻪ این ﭘﮋوﻫﺶ ﻣﺸﺘﻤﻞ ﺑﺮ132 داﻧﺶ آﻣﻮز (58 ﻧﻔﺮ دﺧﺘﺮ و 74 ﻧﻔﺮ ﭘﺴﺮ) ﺑﻮدﻧﺪ. ﭘﺲ از اﻧﺠـﺎم آزﻣـﻮن ﻫـﺎی ﻣﻘﺪﻣﺎﺗﻲ و ﺟﻤﻊآوری اﻃﻼﻋﺎت ﻻزم ، داﻧـﺶ آﻣـﻮزاﻧﻲ را ﻛـﻪ دارای اﺧـﺘﻼف ﺑـﺎرزی (10 ﻧﻤـﺮه ﻳـﺎ ﺑﻴﺶﺗﺮ) در ﻫﻮش ﺑﻬﺮﻫﺎی ﻛﻼﻣﻲ و ﻋﻤﻠﻲمقیاس ﺗﺠﺪﻳﺪه ﻧﻈﺮﺷﺪه ﻫﻮﺷﻲ وﻛـﺴﻠﺮﻛﻮدﻛﺎن ﺑﻮدﻧـﺪ و ﺑﺮاﺳﺎس ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎ (ﻛﺎﻓﻤﻦ هاﻣﻔﺮﻳﺰ و ﻫﻤﻜﺎران 2004) دارای اﺧﺘﻼﻻت ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﻲ ﺷـﺪﻧﺪ و در مقیاس درﺟـﻪ ﺑﻨـﺪی داﻧـﺶ آﻣـﻮزان ، ﺗـﺸﺨﻴﺺ اوﻟﻴـﻪ ﻛﻮدﻛـﺎن دارای اﺧـﺘﻼﻻت ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﻣﺎﻳﻜﻞ ﺑﺎﺳﺖ دارای ﺑﺮﺗﺮی در ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲ ﻋﻤﻠﻲ ﻳـﺎ ﻛﻼﻣـﻲ ﺑﻮدﻧـﺪ ﺑـﻪ ﻋﻨـﻮان ﻧﻤﻮﻧـﻪ ﻧﻬـﺎﻳﻲ ﭘﮋوﻫﺶ اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪﻧﺪ.
64 داﻧﺶ آﻣﻮز دارای وﻳﮋﮔﻲﻫﺎی ﺑﺎﻻ ﺑﻮدﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺮاﺳﺎس وﻳﮋﮔﻲﻫﺎی زﻳﺮ ﺑـﻪ دو ﮔﺮوه ﻛﻮدﻛﺎن دارای اﺧـﺘﻼﻻت ﻳـﺎدﮔﻴﺮی ﻏﻴﺮﻛﻼﻣـﻲ وﻛﻮدﻛـﺎن دارای اﺧـﺘﻼﻻت ﻳـﺎدﮔﻴﺮی ﻛﻼﻣﻲ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺷﺪﻧﺪ :
1- ﮔﺮوه اول ﺷﺎﻣﻞﻛﻮدﻛﺎن دارای اﺧﺘﻼﻻت ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﻏﻴﺮﻛﻼﻣـﻲ ﻣـﻲﺑﺎﺷـﺪ ﻛﻪ ﺑﺮاﺳﺎس دو ﻣﻼک زﻳﺮ اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪﻧﺪ :
اﻟﻒ) ﻛﻮدﻛﺎﻧﻲ ﻛﻪ در ﻣﻘﻴﺎس ﺗﺠﺪﻳﺪ ﻧﻈﺮﺷـﺪه ﻫﻮﺷـﻲ وﻛﺴﻠﺮﻛﻮدﻛﺎن دارای ﺑﺮﺗﺮی ﺑﺎرز ﻫﻮش ﺑﻬﺮ ﻛﻼﻣﻲ (ﺑﻴﺶﺗﺮ از 10 ﻧﻤﺮه) ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻫـﻮش ﺑﻬـﺮ ﻋﻤﻠـﻲ ﻏﻴﺮﻛﻼﻣﻲ) ﺑﻮدﻧـﺪ.
ب) ﻛﻮدﻛـﺎﻧﻲ ﻛـﻪ در ﻣﻘﻴـﺎس درﺟـﻪ ﺑﻨـﺪی داﻧـﺶ آﻣـﻮزان: ﺗـﺸﺨﻴﺺ اوﻟﻴـﻪﻛﻮدﻛﺎن دارای اﺧﺘﻼﻻت ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﻣﺎﻳﻜﻞ ﺑﺎﺳﺖ دارای ﻧﻤﺮات ﺑـﺎﻻﺗﺮ در ﺑﺨـﺶ ﻛﻼﻣـﻲ ﻧـﺴﺒﺖ ﺑـﻪ ﻧﻤﺮات ﻏﻴﺮﻛﻼﻣـﻲ(ﻋﻤﻠـﻲ) ﺑﻮدﻧـﺪ . از ﻧﻤﻮﻧـﻪ 64 ﻧﻔـﺮی،30 ﻧﻔـﺮ دارای وﻳﮋﮔـﻲﻫـﺎی ﺑـﺎﻻﺑـﻮده اﻧـﺪ .
ﮔﺮوه دوم ﺷﺎﻣﻞﻛﻮدﻛﺎن دارای اﺧﺘﻼﻻت ﻳﺎدﮔﻴﺮیﻛﻼﻣﻲ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﺮاﺳﺎس دو ﻣﻼک زﻳﺮ اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪﻧﺪ:
اﻟﻒ) ﻛﻮدﻛﺎﻧﻲ ﻛﻪ در ﻣﻘﻴﺎس ﺗﺠﺪﻳﺪ ﻧﻈﺮﺷﺪه ﻫﻮﺷﻲ وﻛﺴﻠﺮﻛﻮدﻛﺎن دارای ﺑﺮﺗـﺮی ﺑﺎرز ﻫﻮش ﺑﻬﺮ ﻋﻤﻠﻲ (ﺑﻴﺶﺗﺮ از10 ﻧﻤﺮه) ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻫـﻮشﺑﻬـﺮ ﻛﻼﻣـﻲ ﺑﻮدﻧـﺪ.
ب) ﻛﻮدﻛـﺎﻧﻲ ﻛـﻪ درﻣﻘﻴﺎس درﺟﻪ ﺑﻨﺪی داﻧﺶ آﻣﻮزان: ﺗﺸﺨﻴﺺ اوﻟﻴﻪ ی ﻛﻮدﻛﺎن دارای اﺧﺘﻼﻻت ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﻣﺎﻳﻜﻞ ﺑﺎﺳﺖ دارای ﻧﻤﺮات ﺑﺎﻻﺗﺮ در ﺑﺨﺶ ﻏﻴﺮﻛﻼﻣﻲ (ﻋﻤﻠﻲ) ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻧﻤﺮات ﺑﺨﺶ ﻛﻼﻣﻲ ﺑﻮدﻧﺪ. از ﻧﻤﻮﻧﻪ 64 ﻧﻔﺮی، 34 ﻧﻔﺮ دارای وﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎی ﺑﺎﻻ ﺑـﻮده اﻧـﺪ . ﻟـﺬا ﻧﻤﻮﻧـﻪ ﻧﻬـﺎﻳﻲ اﻳـﻦ ﭘـﮋوﻫﺶ ﻣـﺸﺘﻤﻞ ﺑـﺮ 64 داﻧﺶ آﻣﻮز دارای اﺧﺘﻼﻻت ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﺑﻮد ﻛﻪ ﺑﺮاﺳﺎس ﺟﻨﺲ و ﺳـﻦ (28 دﺧﺘـﺮ) و (36ﭘـﺴﺮ) ﺑﻮدﻧـﺪ ، ﻛﻪ از 8 ﺗﺎ 11 ﺳﺎل ﺳﻦ داﺷﺘﻨد .
-
نتــــایج
ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻧﺸﺎن داد ﺗﻔﺎوت ﻣﻌﻨﺎداری در ﻧﻤـﺮه ﻛﻞ آزﻣﻮن ﺗﺤﻮل زﺑﺎن (تولد) و ﺧﺮده آزﻣﻮنﻫﺎی آن در ﺑﻴﻦ دو ﮔـﺮوه دارای اﺧـﺘﻼﻻت ﻳـﺎدﮔﻴﺮی به عبارت دیگر مشاهده ﻏﻴﺮﻛﻼﻣﻲ و دارای اﺧﺘﻼﻻت ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﻛﻼﻣﻲ وﺟﻮد دارد. به عبارت دیگر مشاهده ﺷﺪ ﻛـﻪ ﻣﻴـﺎﻧﮕﻴﻦ ﻧﻤـﺮات ﮔـﺮوه دارای اﺧـﺘﻼﻻت ﻳـﺎدﮔﻴﺮی ﻏﻴﺮﻛﻼﻣـﻲ از ﻣﻴـﺎﻧﮕﻴﻦ ﻧﻤـﺮات ﮔـﺮوه اﺧﺘﻼﻻت ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﻛﻼﻣﻲ ﺑﺎﻻﺗﺮ اﺳﺖ ﻛﻪ اﻳﻦ ﻳﺎﻓﺘﻪﻫﺎ ﻣﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ اﻳﻦ دﻟﻴﻞ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﻛﻮدﻛﺎن دارای اﺧﺘﻼﻻت ﻳـﺎدﮔﻴﺮی ﻏﻴﺮﻛﻼﻣـﻲ دارای ﺗﻮاﻧـﺎﻳﻲﻫـﺎی ﺷـﻨﺎﺧﺘﻲ - زﺑـﺎﻧﻲ، ﺣﺎﻓﻈـﻪ ﺑﻠﻨﺪﻣـﺪت ﻛﻼﻣـﻲ، ﮔﻨﺠﻴﻨﻪ ﻟﻐﺎت و داﻣﻨﻪ اﻃﻼﻋﺎت ﺑﺎﻻﺗﺮی ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻛﻮدﻛـﺎن دارای اﺧـﺘﻼﻻت ﻳـﺎدﮔﻴﺮی ﻛﻼﻣـﻲ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﻨﺪ .
اﻳﻦ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻫﻤﺴﻮ ﺑﺎ ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎﻳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ اﻳﻦ ﻛﻮدﻛﺎن ازﮔﻨﺠﻴﻨﻪ لغات ﻏﻨﻲ و ﺗﻮاﻧﺎﻳﻲﻫﺎی زﺑﺎﻧﻲ ﺑﺎﻻﺗﺮی (ﻣﻮﻟﻴﻨﺎر ﻛﻼﻣﭙﺮ، 2002؛ راﺳـﻞ، 2002 ؛ ﮔـﺎﺗﺰ و ﻫﻤﻜـﺎران، 2012؛ اﺳﺘﻮﺗﺮس و ﻛﺎردی 2012) برﺧﻮردار ﻫﺴﺘﻨﺪ .
-
N LD پژوﻫﺶﻫﺎﻳﻲ از اﻳﻦ ﻧﻮع ﻣﺎ را در ﺷـﻨﺎﺧﺖ ﻛﻮدﻛـان جهت ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﻳﺰیﻫﺎی آﻣﻮزﺷﻲ ﻛﻪ ﻫﺪف آن ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻧﻴﺎزﻫﺎی ﻣﺘﻔـﺎوت داﻧـﺶآﻣـﻮزان دارای اﺧﺘﻼﻻت ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﻏﻴﺮﻛﻼﻣﻲ اﺳﺖ ﻳﺎری ﻣﻲ ﻛﻨﺪ، و ﺗﻮﺟـﻪ را ﺑـﺪﻳﻦ ﻧﻜﺘـﻪ ﻣﻌﻄـﻮف ﻣـﻲ ﺳـﺎزد ﻛـﻪ ﻛﻮدﻛﺎن دارای اﺧﺘﻼﻻت ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﻏﻴﺮﻛﻼﻣﻲ دارای ﻧﻘﺎط ﺿﻌﻒ و ﻗﻮت ﻣﺘﻔﺎوتی ﻣﻲﺑﺎﺷﻨﺪ و ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ اﻣﺮ درﻃﺮح رﻳﺰی ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی آﻣﻮزﺷﻲ، ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺑﺎزدﻫﻲ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ آن ﺑﺮﻧﺎﻣـﻪ ﻫـﺎ ﻣـﻲ گردد . ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﻛﻮدﻛﺎن دارای اﺧﺘﻼﻻت ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﺑﻪﺧﺼﻮص ﻛﻮدﻛﺎن دارای اﺧﺘﻼﻻت ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﻏﻴﺮﻛﻼﻣﻲ ﺑﻪ ﻣﻌﻠﻤﺎن و واﻟﺪﻳﻦ ﻛﻤﻚ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﺗﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑـﻪ رﻓـﻊ اﺷـﻜﺎﻻت ﻳـﺎدﮔﻴﺮی آﻧـﺎن اﻗﺪام و از اﻓﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﻛﻪ ﺧﻮد از آﻓﺖ ﻫﺎی ﺑﺰرگ ﻧﻈﺎم آﻣﻮزﺷﻲ اﺳﺖ ، ﺟﻠﻮﮔﻴﺮی ﻛﻨﻨﺪ . ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ نتاﻳﺞ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ ﺗﻔﺎوت ﻣﻌﻨﺎداری ﺑﻴﻦ دﺧﺘﺮان و ﭘـﺴﺮان ، از ﻟﺤـﺎظ ﺗﺤـﻮل زﺑـﺎن ﮔﻔﺘـﺎری وجود ندارد . ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻛﻪ ﻋﺎﻣﻞ ﺟﻨﺴﻴﺖ ﻳﻜﻲ از ﻋﻮاﻣـﻞ ﻣـﺆﺛﺮ در زﺑـﺎن ﻛﻮدﻛـﺎن ﻣـﻲﺑﺎﺷـﺪ اﻣـﺎ ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎ ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ ﻛﻪ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺟﻨﺴﻴﺖ ﻓﻘﻂ در اﺑﺘﺪای زﺑﺎن آﻣﻮزی ﻣﺤﺴﻮس ﻣﻲﺑﺎﺷد .
ﻟﻔﺮاﻧﻜﻮﻳﺰ ( 1996 ) در ﭘﮋوﻫﺸﻲ ﺑﺎ ﻋﻨﻮان اﺛﺮ ﺟﻨﺴﻴﺖ ﺑﺮ ﺗﺤﻮل زﺑﺎن ﻛﻮدﻛﺎن 5-4 ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ ﻫﺮﭼﻨﺪ در آﻏﺎز ﺗﻔﺎوﺗﻲ ﺑﻴﻦ دﺧﺘﺮﻫﺎ وﭘﺴﺮﻫﺎ در زﻣﻴﻨﻪ ﺗﺤﻮل زﺑﺎن وﺟﻮد دارد ، ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﻛﻪ دﺧﺘﺮان ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﭘﺴﺮان ﺗﺤﻮل زﺑﺎﻧﻲ ﭘﻴﺸﺮﻓﺘﻪﺗﺮی دارﻧﺪ ، وﻟﻲ ﮔﺬﺷﺖ زﻣﺎن ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺟﻨﺴﻴﺖ را ﻛمتر ﻧﻤﻮده ﺗﺎ آن ﺟـﺎﻳﻲ ﻛﻪ در اﻧﺘﻬﺎ ﺗﻔﺎوﺗﻲ ﺑﻴﻦ آنها ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻧﻤﻲﺷﻮد.migna.ir وی ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠـﻒ از ﻗﺒﻴـﻞ ﺗﻐﻴﻴـﺮات اﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ، ﺑﺎﻓﺖﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و اﻳﺠﺎد ﻓﺮﺻﺖﻫﺎی ﻣﺴﺎوی را دﻟﻴﻞ اﻳﻦ ﻛﺎﻫﺶ داﻧﺴﺖ (ﺑﻪ ﻧﻘﻞ از ﻫﺎرون رﺷﻴﺪی و ﻫﻤﻜﺎران 1388)
-
نیمرخ رشد زبان دانش آموزان با و بدون اتلال نقص توجه - بیش فعالی
اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی اختلالی است که در آن بی توجهی ،بیش فعالی و رفتارهای تکانشی بیشتر و شدیدتر از کودکان دیگر وجود دارد و این نوع مشکلات اصولا پیش از 7 سالگی قابل مشاهده است . یکی از کارکردهای شناختی که در کودکان ای دی اچ دی مرد مطالعه قرار گرفته است ، زبان است . بارکلی مینویسد که حدود 54 درصد از این کودکان در حیطه زبان مشکل دارند .
یافته ها نشان میدهد که این کودکان دارای اختلالات ارتباطی قابل توجهی هستند و در فهم زبان و یادگیری حرف زدن کند هستند و مشکلتی در زمینه های خواندن و نوشتن از خود نشان میدهند . این کودکان بیش از کودکان عادی در معرض خطر اختلالات زبانی هستند. از جمله تاخیر در کاربرد اولین واژه ها و ترکیب آنها ، عملکرد ضعیف در آزمونهای استاندارد ( واژه ، ترکیب واژه ها ، روان خوانی و حافظه کوناه مدت ) و محدودیتهای گفتاری که باعث بروز مشکلاتی در گفتار پیوسته و مشارکتها و کاربردهای نامناسب گفتاری می شود .
مطالعات همه گیر شناسی با استفاده از مجموعه آزمونهای زبانی استاندارد نشان داده است که در 35 تا 50 درصد کودکانی که اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی دارند ، سطوح بالای اختلال زبان دیده میشود و بیش از 90 درصد آنها به کلینیکهای توانبخشی ارجاع داده میشوند . در ایران پژوهشی بر روی کودکان گروه سنی 7 سال عادی و ای دی اچ دی انجام شده است که در آن دانش آموزان دختر و پسر پایه اول ابتدایی آموزش و پرورش ناحیه یک و دو شهر قزوین در سال تحصیلی 84-83 با حجم نمونه 60 نفر که از این تعداد 30کودک ( 15 پسر و 15 دختر ) عادی و 30کودک ( 15 پسر و 15 دختر ) دارای اختلال ای دی اچ دی بودند انجام شده است .
-
-
تهیه کننده : فاطمه افرازه / میگنا
دانشجوی ارشد روان شناسی عمومی . واحد علوم تحقیقات تهران
-
منــاﺑﻊ
- اﻧﺠﻤﻦ روانﺷﻨﺎﺳﻲ آﻣﺮﻳﻜﺎ (2000) ﻣﺘﻦ ﺗﺠﺪﻳﺪ ﻧﻈﺮ ﺷﺪه ﭼﻬﺎرﻣﻴﻦ راﻫﻨﻤﺎی ﺗﺸﺨﻴﺼﻲ و آﻣﺎری اﺧﺘﻼلﻫﺎی رواﻧﻲ . ﺗﺮﺟﻤﻪی ﻫﺎﻣﺎﻳﺎک آودﻳﺲ ﻳﺎﻧﺲ و ﻣﺤﻤﺪرﺿﺎ ﻧﻴﻚﺧﻮاه(1388)، ﭼﺎپ اول. ﺗﻬران . نشر سخن
-اﺣﺪی، ﺑﺘﻮل (1373) ﻣﻘﺎﻳﺴﻪی ﻋﻤﻠﻜﺮد داﻧﺶآﻣﻮزان ﺑﺎ اﺧﺘﻼل ﻳﺎدﮔﻴﺮی و داﻧﺶآﻣﻮزان ﺑﺪون اﺧﺘﻼل ﻳﺎدﮔﻴﺮی در ﻣﻘﻴﺎس ﻫﻮش وﻛﺴﻠﺮ ﻛﻮدﻛﺎن ، ﭘﺎﻳﺎن ﻧﺎﻣﻪی ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﻲ ارﺷﺪ ، داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻴﺮاز
- ﺷﻬﻴﻢ ، ﺳﻴﻤﺎ (1385) ﻣﻘﻴﺎس ﺗﺠﺪﻳﺪ ﻧﻈﺮ ﺷﺪه ﻫﻮﺷﻲ وﻛﺴﻠﺮ ﺑﺮای ﻛﻮدﻛﺎن، دﺳﺘﻮرﻛﺎر و ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎ. ﭼﺎپ دوم . ﺷﻴﺮاز، اﻧﺘﺸﺎرات داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻴﺮاز
-ﺷﻬﻴﻢ ، ﺳﻴﻤﺎ و ﻫﺎرون رﺷﻴﺪی، ﻫﻤﺎﻳﻮن (1386) ﺑﺮرﺳﻲ و ﻣﻘﺎﻳﺴﻪی ﻋﻤﻠﻜﺮد ﻛﻮدﻛﺎن دارای اﺧﺘﻼﻻت- ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﻛﻼﻣﻲ و ﻛﻮدﻛﺎن دارای اﺧﺘﻼﻻت ﻏﻴﺮ ﻛﻼﻣﻲ در ﺧﺮده آزﻣﻮنﻫﺎی ﻣﻘﻴﺎس ﻫﻮﺷﻲ وﻛﺴﻠﺮ ﻛﻮدﻛﺎن ، آزﻣﻮن دﻳﺪاری ﺣﺮﻛﺘﻲ ﺑﻨﺪر ﮔﺸﺘﺎﻟﺖ و ﻣﻘﻴﺎس رﻳﺎﺿﻴﺎت اﻳﺮان ﻛﻲ ﻣﺖ . ﻣﺠﻠﻪ ﻋﻠﻤﻲ ﭘﮋوﻫﺸﻲ ﭘﮋوﻫﺶ در روانﺷﻨﺎﺳﻲ داﻧﺸﮕﺎه ﺧﻮراﺳﮕﺎن
- ﻧﻴﻮﻛﺎﻣﺮ، ﻓﻠﻴﺲ و ﻫﺎﻣﻴﻞ ، دو ﻧﺎﻟﺪ دی (1998) آزﻣﻮن رﺷﺪ زﺑﺎن . ﺗﺮﺟﻤﻪ، اﻧﻄﺒﺎق و ﻫﻨﺠﺎرﻳﺎﺑﻲ از ﺳﻌﻴﺪ- ﺣﺴﻦزاده و اﺻﻐﺮ ﻣﻴﻨﺎﻳﻲ(1381) ﭼﺎپ اول. ﺗﻬﺮان: اﻧﺘﺸﺎرات ﺳﺎزﻣﺎن آﻣﻮزش وﭘﺮورش اﺳﺘﺜﻨﺎﻳﻲ ﻛﺸﻮر
- ﻫﺎرون رﺷﻴﺪی ، ﻫﻤﺎﻳﻮن؛ ﺟﺎﻫﺪﻳﺎن ﭘﻮر، ﻓﻬﻴﻤﻪ و ﻋﺒﺪهﭘﻮر ﺳﺒﺰﻗﺒﺎﻳﻲ ، اﻟﻬﺎم (1388) . اﺧﺘﻼﻻت ﻳﺎدﮔﻴﺮی ﻏﻴﺮﻛﻼﻣﻲ، ﻣﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﺗﻌﻠﻴﻢ و ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻛﻮدﻛﺎن اﺳﺘﺜﻨﺎﻳﻲ،13،102،24
Cornoldi, C., Rigoni, F., Tressoldi, E. & Vio, C. (1999). Perception of nonverbal emotion Cues by children with nonverbal learning disabilities. Journal of Learning Disabilities, 32(1), 38-48.
-
Humphries , T. Cardy , J. Worling , D. & Peets , K. (2004). Narrative comprehension and -
retelling abilities of children with nonverbal learning disabilities. Brain and congnition , 56(2) , 77-88.
-
Katz, l., Goldstein, G. & Beers, S. R. (2010).Learning disabilities in older adolescents and Adults ;Clinical Utility of the Neuropsychological perspective . Kluwer Academic Publishers: New York.
-
Kaufman, A. S. (2001). Essentials of WISC-III and WPPSI-R assessment. New York: John Wiley & Sons . Inc .
-
McDonough -Ryan, P., DelBello , M., Shear, P.K., Ris . M., Soutullo , C. & Strakowski , S. M. (2002). Academic and cognition abilities in children of parents with bipolar disorder: A test of the nonverbal learning disabilities model Journal of Clinical & Experimental Neuropsychology, 24(3), 280-286.
-
Molenar-Klumper, M. (2002). Non-verbal learning disorder: characteristics, diagnosis and treatment within an education setting.Londan,GBR:Jessica Kingsley Publishers. Rourke, B. P. (1995). Syndrome of nonverbal learningisabilities. Neuro psychological manifestations. New York: Guilford press.
-
Russell, C. (2004). Understanding nonverbal learning disorders in children with spina bifida.Teaching Exceptional Children, 36(4), 8-16