استاد روانشناسی با بیان اینکه تأثیر رعایت حجاب با رشد و تکامل شخصیت زن رابطه مستقیم دارد، گفت: حجاب یکی از روشهای رشد شخصیت زن و از نیازهای اساسی رشد و بلوغ روانی است.
زهرا شایستهفرد، دکترای روانشناسی و استاد دانشگاه درباره حجاب و سلامت روان و فرد، اظهار کرد: فلسفه حجاب از مسائل مهمی است که آگاهی از آن میتواند یکی از پایههای تحقق فرهنگ پوشش باشد و به آن عمق و معنا بخشد چراکه به این پرسش مهم بانوان پاسخ خواهد داد که «چرا باید باحجاب باشیم؟».
همانگونه که کمتوجهی به نیازهای جسمی و بدنی، سلامت بدن و چه بسا حیات طبیعی انسان را در معرض خطر قرار میدهد، بیاعتنایی به نیازها و خواستههای روحی و قوانین مربوط به روان هم سلامت روح و شخصیت را مختل کرده بهگونهای که حیات معنوی فرد را در معرض خطر قرار میدهد.
شایستهفرد تشریح کرد: در تحقیقات روانشناسی ثابت شده است که پوشیدگی زنان ریشه روانی دارد و برای رشد و بلوغ روانی آنها ضروری است، یکی از روانشناسان در این زمینه معتقد است که صرفنظر از فرهنگ، دین یا محیط اجتماعی، مستوری زنان ریشه عمیق در روان آدمی دارد و بیش از آنچه در سلامت اخلاقی دیگرن مؤثر باشد با فطرت زنان هماهنگ و برای بلوغ روانی و تعیین هویت کامل انسانی آنان ضروری است.
پوشش برای زنان به تفاوت مراحل رشد روانی زن و مرد باز میگردد
روانشناسان معتقد هستند که کسانی که علت تفاوت در پوشش مردان و زنان را نشانی از برتریجویی مردان و دلیل نابرابری حقوق زن و مرد یا نشانهای از اسارت زنان میدانند از این حقیقت غفلت کردهاند که ضروریات بلوغ روانی مردان در مرحلهای از یکدیگر جدا شده و برخلاف تبلیغات عوامانه، پوشش مناسب برای زنان به تفاوت مراحل رشد روانی آنها باز میگردد و ریشه در فطرت انسان دارد.
این استاد دانشگاه، مراحل رشد آدمی را پنج مرحله در رشد نیازهای روانی کودک دانست و گفت: فرد در هر مرحله از رشد نیازها و خواستههای مخصوصی دارد که چنانچه در هر مرحله از رشد نیازهای روانی کودک به اندازه و از مجرای صحیح برآورده نشود، دچار عارضه «توقف شخصیت» شده یعنی تا پایان مدت عمر در جستوجوی نیازهای همان مرحله بوده و حالات آن دوران را بروز میدهد.
میان انسان و بیشتر پستانداران در چهار مرحله ابتدایی تشابه تقریبا کاملی وجود دارد که شاید بتوان این چهار مرحله «ادوار رشد بهیمی» نامید و در مرحله چهارم که مرحله تحریک یا دوران نهان تناسلی نامگذاری شده تفاوت رفتار دختران و پسران در نحوه سلوک اجتماعی یا برخورد با اشیاء بیرونی و محیط پیرامون خویش آشکار میشود و مهمترین مرحله در بازشناسی و اثر حجاب همین مرحله است.
حجاب عامل صعود به مرحله تکامل بلوغ و تعیین هویت انسانی
پسران در این مرحله حالت تهاجمی و ظاهر ستیزهجویانه میگیرند و تمایل آشکاری برای تسلط و تفوق بر دیگران از خود بروز میدهند اما دختران درست در جهت مخالف حالت «جذب» و «پذیرش» و قدرت جلب توجه دیگران در آنها آشکار میشود و در نتیجه علاقه به پوشیدن لباسهای زیبا، آرایش کردن و ... از ویژگیهای همین دوره است.
دختران به دلیل «توقف شخصیت» در این مرحله به موجوداتی کاملا گیرنده تبدیل شده و همیشه اسیر جلب توجه دیگران هستند آنها همواره مجبور هستند پذیرش خود را به خویشتن و دیگران اثبات کنند به همین دلیل چنین زنانی از سازندگی و به ویژه استقلال شخصیت باز میمانند.
این استاد دانشگاه اذعان کرد: در صورتی که فرد در این مرحله نماند و به مرحله پنجم که «مرحله تکامل بلوغ و تعیین هویت انسانی» نامگذاری شده است، صعود کند به جای تمایل برای جذب همگان و صرف تمام وقت و نیری حیاتی در این راه، تنها به یک مرد یعنی همسر خود توجه کرده و بقیه تواناییهای جسمی و روحی خود را صرف سازندگی میکنند.
زن به دلیل اینکه عواطف و احساسات قویتری در برابر مرد دارد از نظر روانی نفوذپذیرتر از مرد است یعنی از عوامل بیرونی بیشتر از مرد متأثر میشود.
شایسته فرد ابراز کرد: این تأثیر و نفوذپذیری وقتی از یک منبع یعنی همسر باشد، باعث حفظ وحدت و بیگانگی زن میشود ولی هنگامی که به آسانی تحت تأثیر روانی و عاطفی مردان نامحرم قرار گیرد، وحدت روانی او از بین میرود و دچار اضطراب و آشفتگی میشود.
عواطف و احساسات یک زن زمانی از نامحرمان متأثر میشود که مردان نامحرم اجازه ورود به حریم پاک زن را داشته باشند چرا که وقتی زن پوشش و حجاب خود را رعایت نکند و بدحجاب در جامعه حضور یابد، خود اجازه ورود مردان را به این حریم داده و سد عفاف را شکسته است.
آسیب های بدحجابی
دکترای روانشناسی تصریح کرد: بانوانی که با پوشش و حجاب نامناسب در جامعه حضور مییابند و با آرایش و جلوهگری برای دیگران زیباییهای خود را در معرض نمایش قرار میدهند، روز به روز عطش آنها در خودنمایی و جلب توجه دیگران بیشتر میشود که در این صورت وابستگی و بیارادگیشان بیشتر میشود. همچین زنی کم کم ارزش بهای او کاسته میشود و خود متوجه می گردد که دیگر قدر و منزلتی نزد افراد باشخصیت و محترم ندارد.
شایسته فرد گفت: وقتی زنان اینگونه مورد بیمهری قرار بگیرند یا تحقیر شوند، بیشتر در معرض ناراحتیها و مشکلات روانی قرار میگیرند و از سلامت روانی مناسب برخوردار نخواهند شد.
این روند نفاق، گزینش، قبول اسارت، سبکسری، از خودبیگانگی، بیتفاوتی به دیگر مسائل انسانی، سطحی بودن در اندیشه و عمل، احساس دلتنگی، افسردگی و بالاخره در دوران میانسالی اندوه و رنج ناپذیری را برای آنها به ارمغان خواهد آورد و با سپید شدن هر تار مو حس میکنند ذخیره حیاتشان پایان یافته، چرا که از تنها وسیله دلگرمی و امید برای زندگی آنها چیزی باقی نمانده است.
پس پوشیدگی و مستوری و حجاب یکی از روشهای رشد شخصیت زن و آزادگی از قید وابستگی و جلب توجه و خودنمایی و از نیازهای اساسی رشد و بلوغ روانی در دوران نوجوانی است چرا که حجاب در این دوران در حقیقت تعدیلی است در برابر خواست طبیعی اما خام مرحله چهارم رشد که اقتضای جذب و گیرندگی است.
شایستهفرد با بیان اینکه تأثیر رعایت حجاب با رشد و تکامل شخصیت زن رابطه مستقیم دارد، افزود: دختران با مستور نگه داشتن خویش در حقیقت اختصاصی بودن جلب توجه دیگران را میآموزند تا بعدها نیز از این گیرندگی و جذابیت در محدوده خانواده به طور سازنده استفاده کنند تا علاوه بر تحکیم این نهاد مقدس، سلامت روانی خود و دیگران و جامعه را تضمین کنند.
همانگونه که کمتوجهی به نیازهای جسمی و بدنی، سلامت بدن و چه بسا حیات طبیعی انسان را در معرض خطر قرار میدهد، بیاعتنایی به نیازها و خواستههای روحی و قوانین مربوط به روان هم سلامت روح و شخصیت را مختل کرده بهگونهای که حیات معنوی فرد را در معرض خطر قرار میدهد.
شایستهفرد تشریح کرد: در تحقیقات روانشناسی ثابت شده است که پوشیدگی زنان ریشه روانی دارد و برای رشد و بلوغ روانی آنها ضروری است، یکی از روانشناسان در این زمینه معتقد است که صرفنظر از فرهنگ، دین یا محیط اجتماعی، مستوری زنان ریشه عمیق در روان آدمی دارد و بیش از آنچه در سلامت اخلاقی دیگرن مؤثر باشد با فطرت زنان هماهنگ و برای بلوغ روانی و تعیین هویت کامل انسانی آنان ضروری است.
پوشش برای زنان به تفاوت مراحل رشد روانی زن و مرد باز میگردد
روانشناسان معتقد هستند که کسانی که علت تفاوت در پوشش مردان و زنان را نشانی از برتریجویی مردان و دلیل نابرابری حقوق زن و مرد یا نشانهای از اسارت زنان میدانند از این حقیقت غفلت کردهاند که ضروریات بلوغ روانی مردان در مرحلهای از یکدیگر جدا شده و برخلاف تبلیغات عوامانه، پوشش مناسب برای زنان به تفاوت مراحل رشد روانی آنها باز میگردد و ریشه در فطرت انسان دارد.
این استاد دانشگاه، مراحل رشد آدمی را پنج مرحله در رشد نیازهای روانی کودک دانست و گفت: فرد در هر مرحله از رشد نیازها و خواستههای مخصوصی دارد که چنانچه در هر مرحله از رشد نیازهای روانی کودک به اندازه و از مجرای صحیح برآورده نشود، دچار عارضه «توقف شخصیت» شده یعنی تا پایان مدت عمر در جستوجوی نیازهای همان مرحله بوده و حالات آن دوران را بروز میدهد.
میان انسان و بیشتر پستانداران در چهار مرحله ابتدایی تشابه تقریبا کاملی وجود دارد که شاید بتوان این چهار مرحله «ادوار رشد بهیمی» نامید و در مرحله چهارم که مرحله تحریک یا دوران نهان تناسلی نامگذاری شده تفاوت رفتار دختران و پسران در نحوه سلوک اجتماعی یا برخورد با اشیاء بیرونی و محیط پیرامون خویش آشکار میشود و مهمترین مرحله در بازشناسی و اثر حجاب همین مرحله است.
حجاب عامل صعود به مرحله تکامل بلوغ و تعیین هویت انسانی
پسران در این مرحله حالت تهاجمی و ظاهر ستیزهجویانه میگیرند و تمایل آشکاری برای تسلط و تفوق بر دیگران از خود بروز میدهند اما دختران درست در جهت مخالف حالت «جذب» و «پذیرش» و قدرت جلب توجه دیگران در آنها آشکار میشود و در نتیجه علاقه به پوشیدن لباسهای زیبا، آرایش کردن و ... از ویژگیهای همین دوره است.
دختران به دلیل «توقف شخصیت» در این مرحله به موجوداتی کاملا گیرنده تبدیل شده و همیشه اسیر جلب توجه دیگران هستند آنها همواره مجبور هستند پذیرش خود را به خویشتن و دیگران اثبات کنند به همین دلیل چنین زنانی از سازندگی و به ویژه استقلال شخصیت باز میمانند.
این استاد دانشگاه اذعان کرد: در صورتی که فرد در این مرحله نماند و به مرحله پنجم که «مرحله تکامل بلوغ و تعیین هویت انسانی» نامگذاری شده است، صعود کند به جای تمایل برای جذب همگان و صرف تمام وقت و نیری حیاتی در این راه، تنها به یک مرد یعنی همسر خود توجه کرده و بقیه تواناییهای جسمی و روحی خود را صرف سازندگی میکنند.
زن به دلیل اینکه عواطف و احساسات قویتری در برابر مرد دارد از نظر روانی نفوذپذیرتر از مرد است یعنی از عوامل بیرونی بیشتر از مرد متأثر میشود.
شایسته فرد ابراز کرد: این تأثیر و نفوذپذیری وقتی از یک منبع یعنی همسر باشد، باعث حفظ وحدت و بیگانگی زن میشود ولی هنگامی که به آسانی تحت تأثیر روانی و عاطفی مردان نامحرم قرار گیرد، وحدت روانی او از بین میرود و دچار اضطراب و آشفتگی میشود.
عواطف و احساسات یک زن زمانی از نامحرمان متأثر میشود که مردان نامحرم اجازه ورود به حریم پاک زن را داشته باشند چرا که وقتی زن پوشش و حجاب خود را رعایت نکند و بدحجاب در جامعه حضور یابد، خود اجازه ورود مردان را به این حریم داده و سد عفاف را شکسته است.
آسیب های بدحجابی
دکترای روانشناسی تصریح کرد: بانوانی که با پوشش و حجاب نامناسب در جامعه حضور مییابند و با آرایش و جلوهگری برای دیگران زیباییهای خود را در معرض نمایش قرار میدهند، روز به روز عطش آنها در خودنمایی و جلب توجه دیگران بیشتر میشود که در این صورت وابستگی و بیارادگیشان بیشتر میشود. همچین زنی کم کم ارزش بهای او کاسته میشود و خود متوجه می گردد که دیگر قدر و منزلتی نزد افراد باشخصیت و محترم ندارد.
شایسته فرد گفت: وقتی زنان اینگونه مورد بیمهری قرار بگیرند یا تحقیر شوند، بیشتر در معرض ناراحتیها و مشکلات روانی قرار میگیرند و از سلامت روانی مناسب برخوردار نخواهند شد.
این روند نفاق، گزینش، قبول اسارت، سبکسری، از خودبیگانگی، بیتفاوتی به دیگر مسائل انسانی، سطحی بودن در اندیشه و عمل، احساس دلتنگی، افسردگی و بالاخره در دوران میانسالی اندوه و رنج ناپذیری را برای آنها به ارمغان خواهد آورد و با سپید شدن هر تار مو حس میکنند ذخیره حیاتشان پایان یافته، چرا که از تنها وسیله دلگرمی و امید برای زندگی آنها چیزی باقی نمانده است.
پس پوشیدگی و مستوری و حجاب یکی از روشهای رشد شخصیت زن و آزادگی از قید وابستگی و جلب توجه و خودنمایی و از نیازهای اساسی رشد و بلوغ روانی در دوران نوجوانی است چرا که حجاب در این دوران در حقیقت تعدیلی است در برابر خواست طبیعی اما خام مرحله چهارم رشد که اقتضای جذب و گیرندگی است.
شایستهفرد با بیان اینکه تأثیر رعایت حجاب با رشد و تکامل شخصیت زن رابطه مستقیم دارد، افزود: دختران با مستور نگه داشتن خویش در حقیقت اختصاصی بودن جلب توجه دیگران را میآموزند تا بعدها نیز از این گیرندگی و جذابیت در محدوده خانواده به طور سازنده استفاده کنند تا علاوه بر تحکیم این نهاد مقدس، سلامت روانی خود و دیگران و جامعه را تضمین کنند.